herat - هرات
The entry is a dictionary list for the word herat - هرات
هرات Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ رْ را ] (ع اِ) شیر بیشه. (منتهی
الارب). هرت. هروت. هریت.
(اقرب الموارد).
الارب). هرت. هروت. هریت.
(اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ ] (اِخ) دهی است به پارس.
(منتهی الارب). از توابع یزد محسوب میشود.
حد شمالی آن رباطات، شرقی شهربابک،
جنوبی خاک نیریز و غربی بوانات فارس
است. مرکز بلوک تاج آباد و مجموعاً شامل ۷
قریه است و ۸۹۱ تن سکنه ...
(منتهی الارب). از توابع یزد محسوب میشود.
حد شمالی آن رباطات، شرقی شهربابک،
جنوبی خاک نیریز و غربی بوانات فارس
است. مرکز بلوک تاج آباد و مجموعاً شامل ۷
قریه است و ۸۹۱ تن سکنه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ ] (اِخ) شهری است به خراسان.
(منتهی الارب). هرات از اقلیم چهارم است.
طولش از جزایر خالدات «صدک» و عرض از
خط استوا «لدک». آن را امیری، هرات نام از
توابع جهان پهلوان نریمان ساخت. اسکندر
رومی بعد از خرابی تجدید عمارتش ...
(منتهی الارب). هرات از اقلیم چهارم است.
طولش از جزایر خالدات «صدک» و عرض از
خط استوا «لدک». آن را امیری، هرات نام از
توابع جهان پهلوان نریمان ساخت. اسکندر
رومی بعد از خرابی تجدید عمارتش ...