بغوی
The entry is a dictionary list for the word بغوی
بغوی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ غَ ] (ص نسبی) منسوبست به
بغشور که شهری است میان هرات و سرخس،
بر غیر قیاس. (منتهی الارب ذیل بغشور) (از
آنندراج). نسبت به بغشور. (از رشیدی).
منسوب بقریهٔ بغشور. (ناظم الاطباء). شخص
منسوب به بغشور که آبادیی ...
بغشور که شهری است میان هرات و سرخس،
بر غیر قیاس. (منتهی الارب ذیل بغشور) (از
آنندراج). نسبت به بغشور. (از رشیدی).
منسوب بقریهٔ بغشور. (ناظم الاطباء). شخص
منسوب به بغشور که آبادیی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ غَ ] (اِخ) احمدبن محمد. رجوع به
ابن البغوی در ریحانة الادب شود.
ابن البغوی در ریحانة الادب شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ غَ ] (اِخ) حسین بن مسعودبن
محمد بغوی. وی شافعی بود. کنیه اش
ابومحمد و لقبش فراء و محی الدین و
محی السنة. در علم فقه و تفسیر و ادبیات و
حدیث و رجال و معرفت و اسامی صحابه ...
محمد بغوی. وی شافعی بود. کنیه اش
ابومحمد و لقبش فراء و محی الدین و
محی السنة. در علم فقه و تفسیر و ادبیات و
حدیث و رجال و معرفت و اسامی صحابه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ غَ ] (اِخ) عبداللََّه بن محمدبن
عبدالعزیز مکنی به ابوالقاسم. از محدثان عامهٔ
عراق بود و از احمدبن حنبل و ابن المدینی و
مشایخ مسلم و بخاری روایت کرد و عمری
دراز نمود بحدی که کتاب المسند و کتاب ...
عبدالعزیز مکنی به ابوالقاسم. از محدثان عامهٔ
عراق بود و از احمدبن حنبل و ابن المدینی و
مشایخ مسلم و بخاری روایت کرد و عمری
دراز نمود بحدی که کتاب المسند و کتاب ...