امرؤالقیس
The entry is a dictionary list for the word امرؤالقیس
امرؤالقیس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ رَ ءُلْ قَ ] (اِخ) ابن عانس بن منذربن امرؤالقیس. شاعر مخضرمی و از مردم حضرموت بود که بعد از ظهور اسلام مسلمان شد و در اواخر عمر به کوفه رفت و در آنجا وفات
یافت. وی ...
یافت. وی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ رَ ءُلْ قَ ] (اِخ) (اول) پسر عمروبن عدی لخمی دومین پادشاه دولت لخمیهٔ قحطان در عراق. بعد از مرگ پدرش بپادشاهی رسید و مردی خردمند و شجاع بود. دایرهٔ
حکومتش را وسعت داد و به ملک عرب ...
حکومتش را وسعت داد و به ملک عرب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ رَ ءُلْ قَ ] (اِخ) (ثانی) پسر عمروبن امرؤالقیس اول. از پادشاهان بنی لخم یا لخمیهٔ قحطان. ستمکاره بود و در حدود ۳۸۲ م. به سلطنت رسید. (از اعلام زرکلی، چ ۲ ج ۱
ص ۳۵۳).
ص ۳۵۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ رَ ءُلْ قَ ] (اِخ) (ثالث) پسر نعمان ثانی از پادشاهان بنی لخم از پادشاهان عراق در دورهٔ جاهلیت بود و در حدود ۵۰۷ م. به پادشاهی رسید. (از اعلام زرکلی چاپ ۲ ج ۱
ص ۳۵۳).
ص ۳۵۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ رَ ءُلْ قَ ] (اِخ) جندح یا سلیمان پسر حجر کندی. بزرگترین شاعر دورهٔ جاهلیت و یکی از صاحبان معلقات بود. معلقهٔ وی مشهورترین معلقات و قریب هشتاد بیت و مطلع
آن این است :
قفا نبک من ...
آن این است :
قفا نبک من ...