ابوطالب
The entry is a dictionary list for the word ابوطالب
ابوطالب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) تابعی است. او از
ابی هریره و از او یحیی بن ابی کثیر روایت کند.
ابی هریره و از او یحیی بن ابی کثیر روایت کند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) تابعی است. او از
ابی ذر و وی از رسول صلوات اللََّه علیه روایت
کرده است.
ابی ذر و وی از رسول صلوات اللََّه علیه روایت
کرده است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) ابجر. عبیداللََّه یا
محمدبن قاسم. مغنّی مشهور. او از غیر نژاد
عرب بود و روئی خوش و آوازی دلکش
داشت و در مکّه میزیست. به سالی که ولیدبن
هشام خلیفهٔ اموی بزیارت خانه شد ...
محمدبن قاسم. مغنّی مشهور. او از غیر نژاد
عرب بود و روئی خوش و آوازی دلکش
داشت و در مکّه میزیست. به سالی که ولیدبن
هشام خلیفهٔ اموی بزیارت خانه شد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) ابن بقیّهٔ نحوی.
رجوع به ابن بقیه ابوطالب احمد... شود.
رجوع به ابن بقیه ابوطالب احمد... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) ابن طاهر. کاتب
سلطان محمود غزنوی است و شاید پسر
طاهر مستوفی دیوان محمود که بزمان مودود
پس از عزل احمدبن عبدالصمد دوماه وزارت
رانده است:
خواجهٔ سید ابوطالب طاهر که بدوست
دل سلطان و ...
سلطان محمود غزنوی است و شاید پسر
طاهر مستوفی دیوان محمود که بزمان مودود
پس از عزل احمدبن عبدالصمد دوماه وزارت
رانده است:
خواجهٔ سید ابوطالب طاهر که بدوست
دل سلطان و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) ابن عبدالمطلب بن
هاشم بن عبدمناف عم رسول صلوات اللََّه علیه
پدر امجد امیرالمؤمنین علی علیه السلام. نام
آن حضرت عمران و بقولی عبد مناف است و
اوّلی مشهورتر است و از اینرو ...
هاشم بن عبدمناف عم رسول صلوات اللََّه علیه
پدر امجد امیرالمؤمنین علی علیه السلام. نام
آن حضرت عمران و بقولی عبد مناف است و
اوّلی مشهورتر است و از اینرو ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) احمدبن الحسین بن
علی بن احمدبن محمدبن عبدالملک الزیات.
مصاحب و راوی کتب ابن وحشیّه از معزّمین
بطریقهٔ محموده و معاصر ابن الندیم محمدبن
اسحاق صاحب الفهرست بوده است. (از ابن
الندیم).
علی بن احمدبن محمدبن عبدالملک الزیات.
مصاحب و راوی کتب ابن وحشیّه از معزّمین
بطریقهٔ محموده و معاصر ابن الندیم محمدبن
اسحاق صاحب الفهرست بوده است. (از ابن
الندیم).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) اسماعیل بن
حسین بن محمدبن حسین بن احمدبن محمد.
رجوع به اسماعیل... شود.
حسین بن محمدبن حسین بن احمدبن محمد.
رجوع به اسماعیل... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) تاج الدین فارسی
شیرازی. او پس از عزل مؤیدالدین مرزبان
بسعی اتابک بوزابه، به وزارت مسعودبن
محمد سلجوقی (۵۲۷ -۵۴۷ هـ . ق.) رسید
لکن چون عقل و کیاستی وافی ...
شیرازی. او پس از عزل مؤیدالدین مرزبان
بسعی اتابک بوزابه، به وزارت مسعودبن
محمد سلجوقی (۵۲۷ -۵۴۷ هـ . ق.) رسید
لکن چون عقل و کیاستی وافی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) تبانی. در
تاریخ بیهقی (چ ادیب ص ۱۹۴) به اشتباه
ابوطالب آمده و به نظر می رسد ابوطاهر
صحیح است.
تاریخ بیهقی (چ ادیب ص ۱۹۴) به اشتباه
ابوطالب آمده و به نظر می رسد ابوطاهر
صحیح است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) خلافی محمودبن
علی بن ابی طالب بن عبداللََّه بن ابی الرجاء
اصفهانی. (قاضی...). فقه نزد محمدبن یحیی
شهید فرا گرفت. و درعلم خلاف مرتبتی بلند
یافت و در آن صاحب طریقهٔ خاص گشت و
تألیف ...
علی بن ابی طالب بن عبداللََّه بن ابی الرجاء
اصفهانی. (قاضی...). فقه نزد محمدبن یحیی
شهید فرا گرفت. و درعلم خلاف مرتبتی بلند
یافت و در آن صاحب طریقهٔ خاص گشت و
تألیف ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) رستم بن علی ملقب
بمجدالملّة و کهف الامة. رجوع به رستم...
شود.
بمجدالملّة و کهف الامة. رجوع به رستم...
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) رکن الدین
طغرل بیک برادر چغری بیک. رجوع به
محمدبن میکائیل بن سلجوق... شود.
طغرل بیک برادر چغری بیک. رجوع به
محمدبن میکائیل بن سلجوق... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) سعدبن محمدبن
علی ازدی معروف به وحید. رجوع بسعد...
شود.
علی ازدی معروف به وحید. رجوع بسعد...
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) صوفی. خزرج بن
علی بن العباس. یکی از مشاهیر اهل طریقت
و از اصحاب جنید. او بشیراز بود سپس بجای
دیگر شد و در رباطی منزل گرفت و درون و
بیرون رباط بسیاهی ...
علی بن العباس. یکی از مشاهیر اهل طریقت
و از اصحاب جنید. او بشیراز بود سپس بجای
دیگر شد و در رباطی منزل گرفت و درون و
بیرون رباط بسیاهی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) الضبعی. تابعی است
او از ابن عباس و از او قتاده روایت کند.
او از ابن عباس و از او قتاده روایت کند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) الضبعی. دینار
حجام. تابعی است و قتاده از او روایت کند.
حجام. تابعی است و قتاده از او روایت کند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) طغرل بیک، محمدبن
میکائیل بن سلجوق بن دقاق ملقب به
رکن الدین. رجوع به محمد... شود.
میکائیل بن سلجوق بن دقاق ملقب به
رکن الدین. رجوع به محمد... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) عبدالجبار
معافری بن محمدبن علی بن محمد مغربی
لغوی. رجوع به عبدالجبار... شود.
معافری بن محمدبن علی بن محمد مغربی
لغوی. رجوع به عبدالجبار... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) عبدالعزیزبن محمد
السرخسی. رجوع به عبدالعزیز... شود.
السرخسی. رجوع به عبدالعزیز... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) عبیداللََّه بن احمدبن
یعقوب انباری. مقیم واسط. از شیعه بابوشیَّه.
او را صد و چهل کتاب و رساله است، از
جمله: کتاب البیان عن حقیقة الانسان. کتاب
الشافی فی علم الدین. کتاب الامامه. (از ...
یعقوب انباری. مقیم واسط. از شیعه بابوشیَّه.
او را صد و چهل کتاب و رساله است، از
جمله: کتاب البیان عن حقیقة الانسان. کتاب
الشافی فی علم الدین. کتاب الامامه. (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) علی بن انجب.
رجوع به ابن ساعی تاج الدین ابوطالب علی...
و رجوع به علی بن انجب... شود.
رجوع به ابن ساعی تاج الدین ابوطالب علی...
و رجوع به علی بن انجب... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لِ ] (اِخ) علی بن
عبدالملک بن عباس قزوینی. رجوع به علی...
شود.
عبدالملک بن عباس قزوینی. رجوع به علی...
شود.