ابوسعید
The entry is a dictionary list for the word ابوسعید
ابوسعید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) نام جزیره ای به
افریقیّه در اُبُک به خلیج تاجورا.
افریقیّه در اُبُک به خلیج تاجورا.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) تابعی است. او از ابن
عمر و از او ابراهیم بن محمد روایت کند.
عمر و از او ابراهیم بن محمد روایت کند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) او از خالدبن یزید و
از او سعیدبن ابی هلال روایت کند.
از او سعیدبن ابی هلال روایت کند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) حاکم خراسان از
دست وشمگیر پس از عزل ابوعلی. رجوع به
حبط ج ۱ ص ۳۲۶ شود.
دست وشمگیر پس از عزل ابوعلی. رجوع به
حبط ج ۱ ص ۳۲۶ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) (شیخ...) آنگاه که
ابوعلی بن سینا شیخ الرئیس بهمدان بود چهل
روز در خانهٔ او متواری گشت. رجوع به حبط
ج ۱ ص ۳۵۶ شود.
ابوعلی بن سینا شیخ الرئیس بهمدان بود چهل
روز در خانهٔ او متواری گشت. رجوع به حبط
ج ۱ ص ۳۵۶ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) (شیخ...) صاحب
کشف الظنون این نام را بی شرحی آورده و
کتابی بنام مناقب الامام الاعظم بفارسی بدو
نسبت کرده است.
کشف الظنون این نام را بی شرحی آورده و
کتابی بنام مناقب الامام الاعظم بفارسی بدو
نسبت کرده است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) این نام را حاجی
خلیفه بی معرّفی دیگر آورده و کتابی بنام
منائح القرائح فی مختارالمراثی و المدائح به او
منسوب داشته است.
خلیفه بی معرّفی دیگر آورده و کتابی بنام
منائح القرائح فی مختارالمراثی و المدائح به او
منسوب داشته است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) کاتب چلبی این
کنیت را بی قیدی آورده و رسالة فی زیارة
القبور والدعاء را بدو منتسب ساخته است.
کنیت را بی قیدی آورده و رسالة فی زیارة
القبور والدعاء را بدو منتسب ساخته است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) (امیر شیخ...) یکی
از امرای بابریه. او در اول سلطنت شاه محمود
به هرات آمد و بجور و تعدّی از اهالی دیناری
نه دینار مطالبه و جمع کرد و امیر شیر حاجی
بر ...
از امرای بابریه. او در اول سلطنت شاه محمود
به هرات آمد و بجور و تعدّی از اهالی دیناری
نه دینار مطالبه و جمع کرد و امیر شیر حاجی
بر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) آقسنقر برسقی
ملقب به سیف الدین قسیم الدوله صاحب
موصل و رحبه و دیگر نواحی. او پس از
سپهسالار مودود از طرف سلطان محمد
ملکشاه سلجوقی امارت این صقع یافت و
مودود در سال ۵۰۷ ...
ملقب به سیف الدین قسیم الدوله صاحب
موصل و رحبه و دیگر نواحی. او پس از
سپهسالار مودود از طرف سلطان محمد
ملکشاه سلجوقی امارت این صقع یافت و
مودود در سال ۵۰۷ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) آق سنقربن عبداللََّه
ملقب به قسیم الدوله و معروف به حاجب جدّ
خاندان اتابکان موصل پدر عمادالدین
زنگی بن آق سنقر مملوک سلطان ملک شاه بن
الب ارسلان سلجوقی. آنگاه که تتش
تاج ...
ملقب به قسیم الدوله و معروف به حاجب جدّ
خاندان اتابکان موصل پدر عمادالدین
زنگی بن آق سنقر مملوک سلطان ملک شاه بن
الب ارسلان سلجوقی. آنگاه که تتش
تاج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) ابان بن تغلب بن
ریاح جریری بکری. رجوع به ابان... در این
لغت نامه شود.
ریاح جریری بکری. رجوع به ابان... در این
لغت نامه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) ابان بن عثمان بن
عفّان. تابعی است. رجوع به ابان... شود.
عفّان. تابعی است. رجوع به ابان... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) ابراهیم بن طهمان
هروی. محدّث است. رجوع به ابراهیم بن
طهمان... شود.
هروی. محدّث است. رجوع به ابراهیم بن
طهمان... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) ابراهیم بن
عبدالرحمن بن عوف زهری. او راست: جزئی
در حدیث.
عبدالرحمن بن عوف زهری. او راست: جزئی
در حدیث.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) ابن ابراهیم مغربی.
او راست: مختصری در مفردات ادویه بنام
فتح فی التّداوی من جمیع الأمراض و
الشکاوی.
او راست: مختصری در مفردات ادویه بنام
فتح فی التّداوی من جمیع الأمراض و
الشکاوی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) ابن ابی السرور
اسرائیلی سامری عسقلانی طبیب. او راست:
خلاصةالقانون.
اسرائیلی سامری عسقلانی طبیب. او راست:
خلاصةالقانون.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) ابن ابی عصرون
عبداللََّه بن محمد موصلی. رجوع به ابن
ابی عصرون ابوسعید... شود.
عبداللََّه بن محمد موصلی. رجوع به ابن
ابی عصرون ابوسعید... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) ابن ابی عمر[ و ]
علی بن حمدون سیستانی. صاحب تاریخ
سیستان آنجا که فضائل سیستان را برمیشمرد
این ابوسعید را از مفاخر سیستان بشمار
می آورد. رجوع به تاریخ سیستان چ طهران
ص ۲۰ ...
علی بن حمدون سیستانی. صاحب تاریخ
سیستان آنجا که فضائل سیستان را برمیشمرد
این ابوسعید را از مفاخر سیستان بشمار
می آورد. رجوع به تاریخ سیستان چ طهران
ص ۲۰ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) ابن ابی مسلم بن
ابی الخیر. ملقب بغیاث الغیب. طبیب. او
راست: کتاب الشامل فی الطب، و این کتاب را
در ۷۳۶ هـ . ق. باتمام آورده است.
ابی الخیر. ملقب بغیاث الغیب. طبیب. او
راست: کتاب الشامل فی الطب، و این کتاب را
در ۷۳۶ هـ . ق. باتمام آورده است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (اِخ) ابن اعرابی. احمدبن
محمد بصری. وی مقیم مکّه و در پایان مائهٔ
سیم و اوائل مائهٔ چهارم میزیست و او را
شیخ الحرم میخواندند. او از مشاهیر اهل
طریقت است و علوم ظاهر و ...
محمد بصری. وی مقیم مکّه و در پایان مائهٔ
سیم و اوائل مائهٔ چهارم میزیست و او را
شیخ الحرم میخواندند. او از مشاهیر اهل
طریقت است و علوم ظاهر و ...