Enbân - انبان
The entry is a dictionary list for the word Enbân - انبان
انبان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
dağarcık
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَمْ ] (اِ) ظرف چرمی که در آن زاد
نگه دارند. توشه دان. (آنندراج). جراب.
(دهار) (منتهی الارب). علق. جشیر. خرص.
قشع. (منتهی الارب). خریطه که در او هرچه
باشد بدارند. (مؤید الفضلاء). زنبیل فقیران که
از چرم ...
نگه دارند. توشه دان. (آنندراج). جراب.
(دهار) (منتهی الارب). علق. جشیر. خرص.
قشع. (منتهی الارب). خریطه که در او هرچه
باشد بدارند. (مؤید الفضلاء). زنبیل فقیران که
از چرم ...