nühaz - نهاز
The entry is a dictionary list for the word nühaz - نهاز
نهاز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نُ ] (اِ) پیشرو رمه باشد چون ارکاج.
(لغت فرس اسدی). پیشرو رمه و گلهٔ گوسفند
باشد و به استعارت همه پیشروان را نهاز
گویند. (صحاح الفرس). بزی باشد که پیش رو
گلهٔ گوسفندان باشد و آن را نخراز نیز گویند و
به ...
(لغت فرس اسدی). پیشرو رمه و گلهٔ گوسفند
باشد و به استعارت همه پیشروان را نهاز
گویند. (صحاح الفرس). بزی باشد که پیش رو
گلهٔ گوسفندان باشد و آن را نخراز نیز گویند و
به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نِ ] (اِ) ترس. بیم . (برهان قاطع).
|| تیس. (نصاب الصبیان) (دهار). بز نر.
(دهار). بز نر که ماده های گله را بارور گرداند.
(غیاث اللغات از شرح نصاب). رجوع به نُهاز
شود.
|| تیس. (نصاب الصبیان) (دهار). بز نر.
(دهار). بز نر که ماده های گله را بارور گرداند.
(غیاث اللغات از شرح نصاب). رجوع به نُهاز
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نُ / نِ ] (ع اِ) اندازه. قدر. (از
منتهی الارب). زهاء. (متن اللغة). گویند هذا
نهاز ذلک؛ ای قدره. (منتهی الارب).
منتهی الارب). زهاء. (متن اللغة). گویند هذا
نهاز ذلک؛ ای قدره. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ هْ ها ] (ع ص) خر که بر سینه خیزد به
رفتار. (منتهی الارب) (از متن اللغة). خری که
در رفتن به سینه برخیزد. (ناظم الاطباء).
رفتار. (منتهی الارب) (از متن اللغة). خری که
در رفتن به سینه برخیزد. (ناظم الاطباء).