Muhasser - محسر
The entry is a dictionary list for the word Muhasser - محسر
محسر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ سَ / مَ سِ ] (ع اِ) باطن و درون
مرد. ضد منظر: یقال فلان کریم المحسر.
(منتهی الارب). مَخبَر. (ناظم الاطباء).
- سینه. (منتهی الارب). - روی.
مرد. ضد منظر: یقال فلان کریم المحسر.
(منتهی الارب). مَخبَر. (ناظم الاطباء).
- سینه. (منتهی الارب). - روی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ حَ سْ سَ ] (ع ص) مرد آزرده و
حقیر. (منتهی الارب). آزرده و حقیر و ذلیل.
(ناظم الاطباء).
حقیر. (منتهی الارب). آزرده و حقیر و ذلیل.
(ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ حَ سْ سِ ] (اِخ) بطن محسر؛
نزدیک مزدلفه است. (منتهی الارب). نام
وادیی است بین منی و مزدلفه که نه از این
است و نه از آن بنا برقول مشهور، و گویند نام
موضعی است بین مکه ...
نزدیک مزدلفه است. (منتهی الارب). نام
وادیی است بین منی و مزدلفه که نه از این
است و نه از آن بنا برقول مشهور، و گویند نام
موضعی است بین مکه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ سِ ] (ع ص) کسی که مانده و
خسته میکند و خیره مینماید چشم خود را از
دیدن دور. (ناظم الاطباء). حرالبصر؛ آنکه
مانده شود و فروماند بینائی او از دیدن دور.
- مانده کننده ...
خسته میکند و خیره مینماید چشم خود را از
دیدن دور. (ناظم الاطباء). حرالبصر؛ آنکه
مانده شود و فروماند بینائی او از دیدن دور.
- مانده کننده ...
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
مَحْسَرٌ
مَحْسِرٌ мн. مَحَاسِرُ
1) природа, сущность
2) скрытая прелесть