kır - قیر
The entry is a dictionary list for the word kır - قیر
قیر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ یْ یِ ] (ع ص) تیرانداز ماهر و زیرک
و حاذق در آن. (منتهی الارب).
و حاذق در آن. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(معرب، اِ) جسم جامد غیرمتبلور
سیاه رنگی که سطح شکستگی آن مانند شیشه
ناصاف است و در اماکن نفتی قدیمی یافت
میشود. ترکیب قیر همان ترکیبات
هیدروکربورهای نفت است که در نتیجهٔ
اکسیداسیون حالت جمود پیدا کرده است.
قیرهای طبیعی که به نام ...
سیاه رنگی که سطح شکستگی آن مانند شیشه
ناصاف است و در اماکن نفتی قدیمی یافت
میشود. ترکیب قیر همان ترکیبات
هیدروکربورهای نفت است که در نتیجهٔ
اکسیداسیون حالت جمود پیدا کرده است.
قیرهای طبیعی که به نام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) شهری کوچک است [ از فارس ] و
از آب زکان که از کوه دیه خسرویه بر میخیزد
مشروب میشود. (نزهةالقلوب؛ مقالهٔ سوم
ص ۱۱۸، ۲۱۷).
از آب زکان که از کوه دیه خسرویه بر میخیزد
مشروب میشود. (نزهةالقلوب؛ مقالهٔ سوم
ص ۱۱۸، ۲۱۷).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) قصبهٔ مرکزی بخش قیر و کارزین
شهرستان فیروزآباد است و آب مشروب آن
و آب زراعت اطراف از چشمه و دو رشته
قنات تأمین میشود. سکنهٔ آن مطابق آخرین
آمار ۲۳۰۰ تن است. شغل اهالی زراعت،
باغداری و کسب ...
شهرستان فیروزآباد است و آب مشروب آن
و آب زراعت اطراف از چشمه و دو رشته
قنات تأمین میشود. سکنهٔ آن مطابق آخرین
آمار ۲۳۰۰ تن است. شغل اهالی زراعت،
باغداری و کسب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ع . ] (اِ.) جسم جامد یا نیمه جامد به رنگ سیاه مایل به قهوه ای که چسبنده است و
بر اثر گرما نرم و سیُال می شود.
بر اثر گرما نرم و سیُال می شود.
kır - قیر other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.