Dengil - دنگل
The entry is a dictionary list for the word Dengil - دنگل
دنگل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ گِ ] (ص) ابله. (ناظم الاطباء)
(لغت فرس اسدی). در قزوین و آذربایجان
امروز کلمهٔ دَنگُل متداول است و آن را به
معنی لاابالی و لاقید و بی اعتنا به امور
استعمال کنند. (یادداشت مؤلف). ابله و نادان
و ...
(لغت فرس اسدی). در قزوین و آذربایجان
امروز کلمهٔ دَنگُل متداول است و آن را به
معنی لاابالی و لاقید و بی اعتنا به امور
استعمال کنند. (یادداشت مؤلف). ابله و نادان
و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ گَ ] (ترکی، اِ) روبرو نشستن در
مجلس باشد، و بعضی گویند به این معنی
ترکی است. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری).
جلوس روبرو و زانوبه زانو. || گروه و
جماعت. (ناظم الاطباء).
مجلس باشد، و بعضی گویند به این معنی
ترکی است. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری).
جلوس روبرو و زانوبه زانو. || گروه و
جماعت. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دُ گُ ] (اِخ) دهی است از دهستان
گرمخان بخش حومهٔ شهرستان بجنورد با
۱۲۰ تن سکنه. آب آن از چشمه و رودخانه و
راه آن اتومبیلرو است. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۹).
گرمخان بخش حومهٔ شهرستان بجنورد با
۱۲۰ تن سکنه. آب آن از چشمه و رودخانه و
راه آن اتومبیلرو است. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۹).