yahudi - یهودی
The entry is a dictionary list for the word yahudi - یهودی
یهودی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ دی ی / دی ] (ص نسبی)
منسوب به یهود. (ناظم الاطباء). هر چیز
منسوب و مربوط به یهود. || منسوب است
به دروازهٔ بغداد که درب الیهودش نامند. (از
لباب الانساب). || ...
منسوب به یهود. (ناظم الاطباء). هر چیز
منسوب و مربوط به یهود. || منسوب است
به دروازهٔ بغداد که درب الیهودش نامند. (از
لباب الانساب). || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) احمدبن محمدبن
عبدالکریم وزان جرجانی یهودی، مکنی به
ابومحمد. از محدثان بود. در باب الیهود منزل
داشت، از این رو بدان نام موسوم گشت. وی
در صف الغزالین مسجد داشت و از ابوالاشعب
احمدبن مقدام ...
عبدالکریم وزان جرجانی یهودی، مکنی به
ابومحمد. از محدثان بود. در باب الیهود منزل
داشت، از این رو بدان نام موسوم گشت. وی
در صف الغزالین مسجد داشت و از ابوالاشعب
احمدبن مقدام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) عبداللََّه بن عبیداللََّه
یهودی، مکنی به ابومحمد. از محدثان بود و از
قاضی ابوعبداللََّه حسین بن اسماعیل حاملی
روایت شنید و ابوالقاسم بن یوسف مهروانی و
جز وی از او روایت دارند. او به سال ۴۰۸
هـ . ...
یهودی، مکنی به ابومحمد. از محدثان بود و از
قاضی ابوعبداللََّه حسین بن اسماعیل حاملی
روایت شنید و ابوالقاسم بن یوسف مهروانی و
جز وی از او روایت دارند. او به سال ۴۰۸
هـ . ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( ~.) [ ع . ] 1 - (ص .) کسی که دارای دین یهود باشد. 2 - (عا.) کنایه از: آدم خسیس
و محافظه کار.
و محافظه کار.
yahudi - یهودی other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.