heremi - هرمی
The entry is a dictionary list for the word heremi - هرمی
هرمی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ ما ] (ع ص، اِ) هیزم خشک.
(منتهی الارب). و فی الاساس: خشب هرمی؛
قدیمة یابسة. (اقرب الموارد). || جِ هرمة و
هرم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
(منتهی الارب). و فی الاساس: خشب هرمی؛
قدیمة یابسة. (اقرب الموارد). || جِ هرمة و
هرم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ رَ می ی ] (ص نسبی) نام جماعتی
است منسوب به هرم. (از سمعانی).
|| منسوب به هرمة که بطنی است از فهر.
(سمعانی).
است منسوب به هرم. (از سمعانی).
|| منسوب به هرمة که بطنی است از فهر.
(سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) دهی است از دهستان جم
بخش کنگان شهرستان بوشهر که در ۴۷
هزارگزی خاور کنگان و کنار راه کنگان به
جم قرار دارد. جایی است کوهستانی معتدل و
دارای ۵۰ تن سکنه. از قنات مشروب میشود
و محصول ...
بخش کنگان شهرستان بوشهر که در ۴۷
هزارگزی خاور کنگان و کنار راه کنگان به
جم قرار دارد. جایی است کوهستانی معتدل و
دارای ۵۰ تن سکنه. از قنات مشروب میشود
و محصول ...