vey - وی
The entry is a dictionary list for the word vey - وی
وی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ / وِ ] (ضمیر) ضمیر منفصل مفرد
مغایب (سوم شخص) به جای او (اوی) که در
نثر امروز مرجع آن شخص و ذوی العقول
است ولی قدما اکثر مرجع آن را اشیاء هم
می آوردند. (یادداشت مرحوم دهخدا). او،
چنانکه گویند: ...
مغایب (سوم شخص) به جای او (اوی) که در
نثر امروز مرجع آن شخص و ذوی العقول
است ولی قدما اکثر مرجع آن را اشیاء هم
می آوردند. (یادداشت مرحوم دهخدا). او،
چنانکه گویند: ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ / وِ ] (صوت) مخفف وای، و آن لفظی
است که در محل دردی و المی و آزاری بر
زبان می آید. (برهان) (انجمن آرا):
نه ز من یاد میکنی نه دلم شاد میکنی
همه بیداد میکنی وی از ...
است که در محل دردی و المی و آزاری بر
زبان می آید. (برهان) (انجمن آرا):
نه ز من یاد میکنی نه دلم شاد میکنی
همه بیداد میکنی وی از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ ] (ع صوت، اِ) کلمهٔ تعجب است.
گویند: ویک و وی لزید، و به معنی حقاً آید و
به همین معنی است آیهٔ: {/Bوَیْکَأَنَّهُ لاََ یُفْلِحُ
اَلْکََافِرُونَ . ۲۶-۲۹۲۸:۸۲/}(قرآن ۲۸/۸۲). و بر «کأن»
مخففه و مشدده داخل شود. ...
گویند: ویک و وی لزید، و به معنی حقاً آید و
به همین معنی است آیهٔ: {/Bوَیْکَأَنَّهُ لاََ یُفْلِحُ
اَلْکََافِرُونَ . ۲۶-۲۹۲۸:۸۲/}(قرآن ۲۸/۸۲). و بر «کأن»
مخففه و مشدده داخل شود. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ / وِ ] (پسوند) مخفف وَیه. صورت
دیگر اویه: نفطوی، نفطویه. سیبوی،
سیبویه :
با نظم ابن رومی و با نثر اصمعی
با شرح ابن جنی و با نحو سیبوی
با نکتهٔ مغنی و با دانش مطیع
با خاطر ...
دیگر اویه: نفطوی، نفطویه. سیبوی،
سیبویه :
با نظم ابن رومی و با نثر اصمعی
با شرح ابن جنی و با نحو سیبوی
با نکتهٔ مغنی و با دانش مطیع
با خاطر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وِ ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان
انگهران کهنوج شهرستان جیرفت در ۲۴۵
کیلومتری جنوب کهنوج و چهارکیلومتری
خاور راه مالرو انگهران به میناب. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۸).
انگهران کهنوج شهرستان جیرفت در ۲۴۵
کیلومتری جنوب کهنوج و چهارکیلومتری
خاور راه مالرو انگهران به میناب. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وُ ] (صوت) کلمه ای است که در محل
تعجب و حیرت گویند. (برهان). ووی. ظاهراً
صورتی از وای باشد.
تعجب و حیرت گویند. (برهان). ووی. ظاهراً
صورتی از وای باشد.