İmami Mevlana - امامی
The entry is a dictionary list for the word İmami Mevlana - امامی
امامی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ص نسبی) منسوب به امام. رجوع به امام شود. شیعی. شیعی اثناعشری. شیعی اسماعیلی. رجوع به امامیه و شیعه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) از دانشمندان مقدم بر عهد نظامی عروضی صاحب چهارمقاله بود. عروضی در کیفیت دبیر کامل گوید: پس عادت باید کرد بخواندن کلام رب العزة... و مطالعهٔ کتب سلف چون
ترسل صاحب و صابی و قابوس ...
ترسل صاحب و صابی و قابوس ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) طایفه ای از ایلات کرد ایران است که در جوانرود سکنی دارند و در حدود هفتاد خانوار هستند. (از جغرافیای سیاسی ایران، تألیف مسعود کیهان ص ۵۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) دهی است از دهستان اندیکا از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز واقع در پانزده هزارگزی خاور قلعهٔ زراس. در جلگه واقع شده و هوایش معتدل است و ۲۳۰ تن سکنه دارد.
آب آن از چشمه تأمین ...
آب آن از چشمه تأمین ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) قاضی محمد از شاعران قرن نهم هجری بود. در مجالس النفائس آمده است: مردی متدین و خوش طبع بود. قاضی القضاة خراسان شد و گاهی شعر نیز میسرود، این مطلع از
اوست:
گفتمش گل گل برآمد رنگ ...
اوست:
گفتمش گل گل برآمد رنگ ...
Next Words