Elisabeth - الیزابت
The entry is a dictionary list for the word Elisabeth - الیزابت
الیزابت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ بِ ] (اِخ) ملکهٔ اتریش. در مونیخ بدنیا آمد و در ژنو بقتل رسید (۱۸۳۷-۱۸۹۸م.). پرنسس باویر و زن فرانسوا ژوزف بود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ بِ ] (اِخ) شهری در ایالات متحدهٔ آمریکا واقع در نیوجرسی در کنار خلیج نوارک . سکنهٔ آن ۱۱۳۰۰۰ تن است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ بِ ] (اِخ) ایزابل د فلاندر هنو. ملکهٔ فرانسه. در لیل بدنیا آمد (۱۱۷۰-۱۱۹۰م.). وی دختر کنت بودوئن پنجم بود. با فیلیپ اگوست ازدواج کرد (۱۱۸۰ م.) و مادر لوئی
هشتم از ...
هشتم از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ بِ ] (اِخ) (مادام) خواهر لوئی شانزدهم. در ورسای بدنیا آمد (۱۷۶۴ -۱۷۹۴ م.).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ بِ ] (اِخ) اتریش. ملکهٔ فرانسه. در وین بدنیا آمد (۱۵۵۴ -۱۵۹۲م.). دختر امپراتور ماکسیمیلین دوم. وی در سال ۱۵۷۰م. با شارل نهم ازدواج کرد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ بِ ] (اِخ) هنگری (مجارستان). از زنان مقدس مسیحیان، دختر آندرهٔ دوم پادشاه مجارستان و همسر لویی چهارم پادشاه تورینژ (۱۲۰۷-۱۲۳۱م.).
Elisabeth - الیزابت other entries
Next Words