Mîm - میم
The entry is a dictionary list for the word Mîm - میم
میم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(فرانسوی، اِ) نوعی کمدی که در آن
هنرپیشه بوسیلهٔ حرکات اعمال و احساسات
را بیان کند بدون آنکه سخنی بگوید.
هنرپیشه بوسیلهٔ حرکات اعمال و احساسات
را بیان کند بدون آنکه سخنی بگوید.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) نام حرف بیست وهشتم از الفبای
فارسی و بیست وچهارم از الفبای عربی.
رجوع به «م» شود.
- اصحاب المیم؛ آنهائی که مطالب و اسرار
و گنجینه های مخفی را جستجو میکنند زیرا
نخستین حرف این کلمه «م» ...
فارسی و بیست وچهارم از الفبای عربی.
رجوع به «م» شود.
- اصحاب المیم؛ آنهائی که مطالب و اسرار
و گنجینه های مخفی را جستجو میکنند زیرا
نخستین حرف این کلمه «م» ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) نبیذ. (مهذب الاسماء). شراب ناب.
(آنندراج) (برهان). شراب صاف و خالص و
شراب ناب. (ناظم الاطباء).
(آنندراج) (برهان). شراب صاف و خالص و
شراب ناب. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ / مِ ] (اِ) درخت انگور. مو. تاک. رز.
(از فرهنگ نظام). || شراب. می.
(از فرهنگ نظام). || شراب. می.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) دهی از دهستان نیم بلوک بخش
قائن شهرستان بیرجند، واقع در ۵۰ هزارگزی
شمال باختری قائن سر راه شوسهٔ قائن به
گناباد. در جلگهٔ گرم سیر با ۲۷۲ تن سکنه
آبش از قنات است. (از فرهنگ جغرافیائی
ایران ...
قائن شهرستان بیرجند، واقع در ۵۰ هزارگزی
شمال باختری قائن سر راه شوسهٔ قائن به
گناباد. در جلگهٔ گرم سیر با ۲۷۲ تن سکنه
آبش از قنات است. (از فرهنگ جغرافیائی
ایران ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ یَ ] (اِ) نام نوائی است از موسیقی.
(ناظم الاطباء). نام مقامی است. (شعوری).
(ناظم الاطباء). نام مقامی است. (شعوری).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ یَ ] (اِخ) دهی جزء دهستان قهستان
بخش کهک شهرستان قم، واقع در ۸
هزارگزی جنوب شرقی کهک. کوهستانی و
سردسیر. تعداد سکنه ۶۰۰ تن. آبش از قنات
و محصولش غلات و پنبه و میوه جات است.
شغل اهالی زراعت ...
بخش کهک شهرستان قم، واقع در ۸
هزارگزی جنوب شرقی کهک. کوهستانی و
سردسیر. تعداد سکنه ۶۰۰ تن. آبش از قنات
و محصولش غلات و پنبه و میوه جات است.
شغل اهالی زراعت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ یَ ] (اِخ) در شاهنامه نام مکانی است
به مشرق ایران :
چو برخاست آواز کوس از میم
همان گرد چون آبنوس از جرم.فردوسی.
به مشرق ایران :
چو برخاست آواز کوس از میم
همان گرد چون آبنوس از جرم.فردوسی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فر. ] (اِ.) نوعی کمدی که در آن هنرپیشه به وسیلة حرکات ، اعمال و احساسات را
بیان کند، بدون آنکه سخنی بگوید.
بیان کند، بدون آنکه سخنی بگوید.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ. حر.) 1 - نام حرف بیست و هشتم از الفبای فارسی . 2 - (کن .) لب آن گاه که به
شکر خنده گشوده شود. ؛ ~ کاتب کنایه از: نابینا، کور. ؛ ~ مطوق کنایه از: آلت مرد،
نره .
شکر خنده گشوده شود. ؛ ~ کاتب کنایه از: نابینا، کور. ؛ ~ مطوق کنایه از: آلت مرد،
نره .
Mîm - میم other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.