mangal - منقل
The entry is a dictionary list for the word mangal - منقل
منقل Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
mangal; Maltız
Arapça - Türkçe sözlük
مَنْقَل
1. maltız
Anlamı: yemek pişirmekte kullanılan ayaklı ve taşınır ocak
2. mangal
Anlamı: içine kor konulan kap
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ قَ ] (ع اِ) راه در کوه. (منتهی
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد) (از محیطالمحیط). || پای افزار.
(مهذب الأسماء). موزه و نعل کهنهٔ درپی کرده.
(منتهی الارب). موزه و کفش کهنهٔ درپی ...
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد) (از محیطالمحیط). || پای افزار.
(مهذب الأسماء). موزه و نعل کهنهٔ درپی کرده.
(منتهی الارب). موزه و کفش کهنهٔ درپی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ قَ ] (ع ص) اسب سریع زودزود
بردارنده قوائم را. مِنقال. ج، مَناقِل. (منتهی
الارب) (آنندراج). اسبی که در رفتار زود به
زود دست و پا را بردارد. ج، مناقل. (ناظم
الاطباء). اسبی که دست و پا ...
بردارنده قوائم را. مِنقال. ج، مَناقِل. (منتهی
الارب) (آنندراج). اسبی که در رفتار زود به
زود دست و پا را بردارد. ج، مناقل. (ناظم
الاطباء). اسبی که دست و پا ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ نَ قْ قَ ] (از ع، اِ) صورت
برساخته ای است از مَنقَل. سنجر کاشی در
بیت زیر منقل را به ضرورت چنین آورده
است :
گه در درون شعله و گه شعله در درون
سنجر گهی سمندر و ...
برساخته ای است از مَنقَل. سنجر کاشی در
بیت زیر منقل را به ضرورت چنین آورده
است :
گه در درون شعله و گه شعله در درون
سنجر گهی سمندر و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ قِ / قَ ] (ع ص) درپی کننده نعل و
موزه را. (منتهی الارب) (آنندراج). درپی
کنندهٔ کفش و موزه. (از ناظم الاطباء).
|| رونده از چراگاهی به چراگاه دیگر. (ناظم
الاطباء).
موزه را. (منتهی الارب) (آنندراج). درپی
کنندهٔ کفش و موزه. (از ناظم الاطباء).
|| رونده از چراگاهی به چراگاه دیگر. (ناظم
الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ قَ ] (ع ص) کفش نیک ساخته.
|| گوسپندی که از علف زاری به علف زاری
رود. || بیان کرده شده و تقریرشده. (ناظم
الاطباء).
|| گوسپندی که از علف زاری به علف زاری
رود. || بیان کرده شده و تقریرشده. (ناظم
الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ قَ ] (اِخ) قریه ای است دوفرسنگی
بیشتر میانهٔ جنوب و مشرق خورموج.
(فارسنامهٔ ناصری). دهی از دهستان حومهٔ
بخش خورموج شهرستان بوشهر است که
۱۷۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی
ایران ج ۷).
بیشتر میانهٔ جنوب و مشرق خورموج.
(فارسنامهٔ ناصری). دهی از دهستان حومهٔ
بخش خورموج شهرستان بوشهر است که
۱۷۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی
ایران ج ۷).
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
مَنْقَلٌ
['manqal]
n m
كانونٌ m four
◊
مَنْقَلٌ لِشِواءِ اللَّحمِ — un barbecue
mangal - منقل other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.