lor - لور
The entry is a dictionary list for the word lor - لور
لور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) قسمی از شیر که زفت شود چون
پنیری ریزه آنگاه که شیر ببرد. حالوم. شیراز.
(سروری). قسمت بسته شدهٔ شیر بریده. مادهٔ
پنیری که از شیر بریده و کلچیده حاصل آید و
آن غذائی ثقیل است و با شکر یا شیره ...
پنیری ریزه آنگاه که شیر ببرد. حالوم. شیراز.
(سروری). قسمت بسته شدهٔ شیر بریده. مادهٔ
پنیری که از شیر بریده و کلچیده حاصل آید و
آن غذائی ثقیل است و با شکر یا شیره ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(یونانی، اِ) چنگ. صنج. (مفاتیح العلوم).
|| مرادف سمسول. و رجوع به لور و
سمسول شود: تا به پنج رسید [شربت
شراب در عهد کیقباد که آزمایش را به چند تن
دادند] نشاط در ایشان آمد و رقص ...
|| مرادف سمسول. و رجوع به لور و
سمسول شود: تا به پنج رسید [شربت
شراب در عهد کیقباد که آزمایش را به چند تن
دادند] نشاط در ایشان آمد و رقص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) لُر. ناحیتی وسیع است میان اصفهان
و خوزستان و جزء خوزستان محسوب
میشود. رجوع به لُر شود. (معجم البلدان):
و در مصاحبت امیر ارغون مشاهیر و معتبران
خراسان و عراق و لور و آذربایجان و
شیروان. (جهانگشای جوینی). و ...
و خوزستان و جزء خوزستان محسوب
میشود. رجوع به لُر شود. (معجم البلدان):
و در مصاحبت امیر ارغون مشاهیر و معتبران
خراسان و عراق و لور و آذربایجان و
شیروان. (جهانگشای جوینی). و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) دهی از دهستان روضه چای بخش
حومهٔ شهرستان ارومیه واقع در ۷۱هزارگزی
شمال باختری ارومیه. در مسیر راه ارابه رو
ارومیه به موانا. دامنه، معتدل و مالاریائی.
دارای ۷۳۵ تن سکنه. آب آن از روضه چای.
محصول آنجا غلات، توتون، حبوبات ...
حومهٔ شهرستان ارومیه واقع در ۷۱هزارگزی
شمال باختری ارومیه. در مسیر راه ارابه رو
ارومیه به موانا. دامنه، معتدل و مالاریائی.
دارای ۷۳۵ تن سکنه. آب آن از روضه چای.
محصول آنجا غلات، توتون، حبوبات ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) دهی جزء دهستان دیلمان بخش
سیاهکل دیلمان شهرستان لاهیجان، واقع در
نُه هزارگزی جنوب باختری دیلمان.
کوهستانی و سردسیر. دارای ۵۱۴ تن سکنه.
آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات و
لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه
آن ...
سیاهکل دیلمان شهرستان لاهیجان، واقع در
نُه هزارگزی جنوب باختری دیلمان.
کوهستانی و سردسیر. دارای ۵۱۴ تن سکنه.
آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات و
لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه
آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِ) درختی است بلند دارای
کائوچوک و در کرانه های خلیج فارس از
بندر لنگه تا چاه بهار همه جا یافت شود.
قسمی درخت کائوچوک دار که در چاه بهار و
طبس، خودرو است. درختی بلند و قطور با
ریشه ...
کائوچوک و در کرانه های خلیج فارس از
بندر لنگه تا چاه بهار همه جا یافت شود.
قسمی درخت کائوچوک دار که در چاه بهار و
طبس، خودرو است. درختی بلند و قطور با
ریشه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لِ وَ ] (اِ) گونه ای از اولس که در
جنگلهای شمال از سیصد تا ۲۴۰۰ گزی
ارتفاع پراکنده است. نام لِور را در کلارستاق
و نور و کجور و گرگان و علی آباد و میان دره و
رامیان بدین ...
جنگلهای شمال از سیصد تا ۲۴۰۰ گزی
ارتفاع پراکنده است. نام لِور را در کلارستاق
و نور و کجور و گرگان و علی آباد و میان دره و
رامیان بدین ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام کرسی آرندیسمان
(هُت-سائون) واقع در سی هزارگزی مشرق
وِزول به فرانسه. دارای راه آهن و ۶۰۶۲ تن
سکنه.
(هُت-سائون) واقع در سی هزارگزی مشرق
وِزول به فرانسه. دارای راه آهن و ۶۰۶۲ تن
سکنه.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ماز - قزوینی . ] (اِ.) مادة پنیری که از شیر بریده حاصل شود، چون آب شیر را که
مایع پنیر زده باشند و آب آن خارج شده ، بجوشانند مایعی سفیدرنگ مانند پنیر به دست
می آید که آن را لور گویند.
مایع پنیر زده باشند و آب آن خارج شده ، بجوشانند مایعی سفیدرنگ مانند پنیر به دست
می آید که آن را لور گویند.
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir
tat(izah:
tat degi: tatlar demişkən.
tat danışmaq: lori dildə danışmaq.)
tat degi: tatlar demişkən.
tat danışmaq: lori dildə danışmaq.)