lahmi - لحمی
The entry is a dictionary list for the word lahmi - لحمی
لحمی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ می ی ] (ع ص نسبی) نوعی از
یاقوت و آن دون اُرجوانی است در جودت. و
گلناری و فوق بنفسجی: و لون الیاقوت
الاحمر یترتب فیما بین طرفین احدهما اقصی
الغایة المطلوبة منه و الاخر اقصی الرذالة التی
تسقط ...
یاقوت و آن دون اُرجوانی است در جودت. و
گلناری و فوق بنفسجی: و لون الیاقوت
الاحمر یترتب فیما بین طرفین احدهما اقصی
الغایة المطلوبة منه و الاخر اقصی الرذالة التی
تسقط ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ می ی ] (ع ص نسبی) منسوب به
لحم. گوشتین. از گوشت.
- استسقای لحمی؛ آماسی باشد رخو در
پلکها و اطراف و انثیان و روی و تن سفید و
املس گردد.
- فتق ...
لحم. گوشتین. از گوشت.
- استسقای لحمی؛ آماسی باشد رخو در
پلکها و اطراف و انثیان و روی و تن سفید و
املس گردد.
- فتق ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) محمدبن ابراهیم بن الرامی
التونسی. صاحب الاعلام باحکام البنیان.
(معجم المطبوعات ج ۲).
التونسی. صاحب الاعلام باحکام البنیان.
(معجم المطبوعات ج ۲).