Lebni - لبنی
The entry is a dictionary list for the word Lebni - لبنی
لبنی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لُ نا ] (ع اِ) درختی با شیر چون عسل
که صمغ آن را حصی لبنی و میعهٔ سائلة
خوانند. (منتهی الارب). درختی است
شیره دار همچون عسل. (مهذب الأسماء).
میعهٔ سائله. (فهرست مخزن الادویه) (تذکرهٔ
ضریر انطاکی). میعه است. ...
که صمغ آن را حصی لبنی و میعهٔ سائلة
خوانند. (منتهی الارب). درختی است
شیره دار همچون عسل. (مهذب الأسماء).
میعهٔ سائله. (فهرست مخزن الادویه) (تذکرهٔ
ضریر انطاکی). میعه است. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لُ نا ] (اِخ) نام کوهی است. ابومحمد
الاسود گوید: لبنی در بلاد جذام باشد و
ابوزیاد گوید عمروبن کلاب راست. (معجم
البلدان).
الاسود گوید: لبنی در بلاد جذام باشد و
ابوزیاد گوید عمروبن کلاب راست. (معجم
البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لُ نا ] (اِخ) رودباری است بسیار نخل
و بلاد بنی کلاب را جز بدان جا نخلستانی
نباشد و پیرامون آن پشته های بسیار است و
گرد آن نقاطی است موسوم به اعراف و از
آنجمله است اعراف لبنی.
و بلاد بنی کلاب را جز بدان جا نخلستانی
نباشد و پیرامون آن پشته های بسیار است و
گرد آن نقاطی است موسوم به اعراف و از
آنجمله است اعراف لبنی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لُ نا ] (اِخ) نام دهی است به فلسطین و
بدانجا لفتکین المعزّی را فروگرفتند و نزد
عزیز بردند.
بدانجا لفتکین المعزّی را فروگرفتند و نزد
عزیز بردند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لُ نا ] (اِخ) نام زنی است. (منتهی
الارب). کثیر گوید:
اری الازارَ علی لبنی فاحسده
ان الازار علی ماضم محسود.
(عقدالفرید ج ۷ ص ۲۵).
الارب). کثیر گوید:
اری الازارَ علی لبنی فاحسده
ان الازار علی ماضم محسود.
(عقدالفرید ج ۷ ص ۲۵).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لُ نا ] (اِخ) نام دختری ادیبه از مردم
اندلس، مشهور به زیبائی و عالم بعلم صرف و
حساب و شعر و دیگر فنون ادب و حسن خط
و از کتاب حکم بن عبدالرحمن الثالث .
(قاموس الاعلام ترکی). زرکلی در ...
اندلس، مشهور به زیبائی و عالم بعلم صرف و
حساب و شعر و دیگر فنون ادب و حسن خط
و از کتاب حکم بن عبدالرحمن الثالث .
(قاموس الاعلام ترکی). زرکلی در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لِ ] (اِخ) دهی از بخش سنجابی
شهرستان کرمانشاهان، واقع در
بیست هزارگزی کوزران و دوهزارگزی راه
فرعی کوزران به جوانرود. دشت، سردسیر.
دارای صد تن سکنه. کردی و فارسی زبان.
آب آن از چاه، محصول آنجا غلات و
حبوبات دیم و ...
شهرستان کرمانشاهان، واقع در
بیست هزارگزی کوزران و دوهزارگزی راه
فرعی کوزران به جوانرود. دشت، سردسیر.
دارای صد تن سکنه. کردی و فارسی زبان.
آب آن از چاه، محصول آنجا غلات و
حبوبات دیم و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لُ نا ] (اِخ) نام معشوقهٔ قیس بن ذریح.
صاحب تزیین الاسواق، شرح پیوستگی آندو
را چنین آرد: هو قیس بن ذریح بن سنة و هو
رضیع الحسین بن علی بن ابیطالب و سبب
علاقته بلبنی بنت الحباب الکعبیة انه ذهب ...
صاحب تزیین الاسواق، شرح پیوستگی آندو
را چنین آرد: هو قیس بن ذریح بن سنة و هو
رضیع الحسین بن علی بن ابیطالب و سبب
علاقته بلبنی بنت الحباب الکعبیة انه ذهب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لُ نا ] (اِخ) خزاعیة. نام مادر ابولهب
عموی پیغمبر (ص). (عقد الفرید ج ۳
ص ۲۶۳).
عموی پیغمبر (ص). (عقد الفرید ج ۳
ص ۲۶۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لُ نا ] (اِخ) (الـ ...) جعفربن ابی بکر
الحنفی المکی. صاحب: «دفع الشدة بجواز
تأخیر الافاقی الاحرام الی جدة». (معجم
المطبوعات ج ۲).
الحنفی المکی. صاحب: «دفع الشدة بجواز
تأخیر الافاقی الاحرام الی جدة». (معجم
المطبوعات ج ۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ بِ نی ی ] (ع ص نسبی) منسوب به
لَبِن یعنی خشت خام.
- شکل لبنی؛ از مجسمات، جسم مربعی
است که دو بُعد از ابعاد آن متساوی و سومی
کوچکتر است: اگر از این ...
لَبِن یعنی خشت خام.
- شکل لبنی؛ از مجسمات، جسم مربعی
است که دو بُعد از ابعاد آن متساوی و سومی
کوچکتر است: اگر از این ...