kaşer - قاشر
The entry is a dictionary list for the word kaşer - قاشر
قاشر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (ع ص) نعت فاعلی از قشر.
پوست کننده. مقشرکننده. (ناظم الاطباء).
|| آن است که از غایت جلا دادن عضو،
اجزای فاسده را ببرد مانند خربزهٔ چکانی؟
(بحر الجواهر). و هو الدواء الذی من شأنه
لفرط ...
پوست کننده. مقشرکننده. (ناظم الاطباء).
|| آن است که از غایت جلا دادن عضو،
اجزای فاسده را ببرد مانند خربزهٔ چکانی؟
(بحر الجواهر). و هو الدواء الذی من شأنه
لفرط ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (ع ص) اسبی که در میدان از
پس همه آید. اسب تک آور بعد اسبان. (ناظم
الاطباء) (منتهی الارب).
پس همه آید. اسب تک آور بعد اسبان. (ناظم
الاطباء) (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (اِخ) نام گشنی که آن را بشومی
مثل زدندی و گفتندی: اشام من قاشر؛ یعنی
شومتر از قاشر. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء). هو فحل لبنی عوانةبن سعدبن زید
مناةبن تمیم و قال لقوم ابل تذکر فاستطر قوه ...
مثل زدندی و گفتندی: اشام من قاشر؛ یعنی
شومتر از قاشر. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء). هو فحل لبنی عوانةبن سعدبن زید
مناةبن تمیم و قال لقوم ابل تذکر فاستطر قوه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ش ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - خراشنده و جدا کنندة پوست . 2 - دارویی که بر اثر سوزاندن
قسمت های سطحی جلد قسمتی از آن را از قسمت های عمقی جلد جدا کند از قبیل قسط و
زرآوند.
قسمت های سطحی جلد قسمتی از آن را از قسمت های عمقی جلد جدا کند از قبیل قسط و
زرآوند.