Gamîn - غمین
The entry is a dictionary list for the word Gamîn - غمین
غمین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (ص نسبی) غمناک. (آنندراج).
غمگین. اندوهناک. غمنده. غمی. اندوهگین.
مغموم. محزون. حزین. مهموم :
آواز تو خوشتر بهمه روی
نزدیک من ای لعبت فرخار
ز آواز نماز بامدادین
در گوش غمین مرد بیمار.معروفی.
غمین بد به دل شاه هاماوران ...
غمگین. اندوهناک. غمنده. غمی. اندوهگین.
مغموم. محزون. حزین. مهموم :
آواز تو خوشتر بهمه روی
نزدیک من ای لعبت فرخار
ز آواز نماز بامدادین
در گوش غمین مرد بیمار.معروفی.
غمین بد به دل شاه هاماوران ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (ع اِ) غورهٔ نارسیدهٔ خوابانیده.
پوشانیدن خرمای نارس تا برسد. || پوست
تر زیر چیزی نهاده تا پشم بریزد. (منتهی
الارب) (آنندراج). بمعنی غَمیل است. (از
اقرب الموارد). رجوع به غمیل شود.
پوشانیدن خرمای نارس تا برسد. || پوست
تر زیر چیزی نهاده تا پشم بریزد. (منتهی
الارب) (آنندراج). بمعنی غَمیل است. (از
اقرب الموارد). رجوع به غمیل شود.