علت
The entry is a dictionary list for the word علت
علت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
illet
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لْ لَ ] (ع اِ) هوو. ضرّة. (از اقرب
الموارد). || آنچه بدان بهانه کنند. (از اقرب
الموارد) (ناظم الاطباء). || نیاز و حاجت.
|| سختی حال. (منتهی ...
الموارد). || آنچه بدان بهانه کنند. (از اقرب
الموارد) (ناظم الاطباء). || نیاز و حاجت.
|| سختی حال. (منتهی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عِ لْ لَ ] (ع اِ) بیماری. (منتهی الارب)
(از اقرب الموارد): بسیار طبیبانند که
میگویند فلان چیز نباید خوردن، که از وی
چنین علّت به حاصل آید. و آنگاه خود از آن
بسیار بخورند. (تاریخ بیهقی ...
(از اقرب الموارد): بسیار طبیبانند که
میگویند فلان چیز نباید خوردن، که از وی
چنین علّت به حاصل آید. و آنگاه خود از آن
بسیار بخورند. (تاریخ بیهقی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(عِ لَّ) [ ع . علة ] (اِ.) 1 - بیماری ، ناخوشی . 2 - سبب ، انگیزه . 3 - عذر،
بهانه . ج . علل .
بهانه . ج . علل .
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
choroba; nieszczęście; powodować; powód; proces; przyczyna; racja; schorzenie; spowodować; sprawa; sprawiać; sprawić