Sulbî - صلبی
The entry is a dictionary list for the word Sulbî - صلبی
صلبی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صُ ] (ص نسبی) منسوب به صلب.
اَبی. پدری. مقابل بطنی و امی: برادر صلبی؛
برادر پدری. برادر صلبی و بطنی؛ برادر
ابوینی، برادر پدری و مادری.
اَبی. پدری. مقابل بطنی و امی: برادر صلبی؛
برادر پدری. برادر صلبی و بطنی؛ برادر
ابوینی، برادر پدری و مادری.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صُ ] (ص نسبی) منسوب به صلب
که بطنی است از بنی سامة. (از الانساب
سمعانی).
که بطنی است از بنی سامة. (از الانساب
سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صُ لْ لَ بی ی ] (ع اِ) صُلَّب. سنگ
فسان. سنگی که بدان جلا دهند. (منتهی
الارب). رجوع به صُلَّبیَّة شود.
فسان. سنگی که بدان جلا دهند. (منتهی
الارب). رجوع به صُلَّبیَّة شود.