şerci - شرجی
The entry is a dictionary list for the word şerci - شرجی
شرجی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِ) بادی در بوشهر و آبادان و
سایر نقاط ساحلی جنوب که از دریا وزد گرم
و مرطوب و دم گیر. نام بادهای بحری که در
خوزستان وزد. نام بادی که در فلاحیه از
طرف دریا می وزد و ...
سایر نقاط ساحلی جنوب که از دریا وزد گرم
و مرطوب و دم گیر. نام بادهای بحری که در
خوزستان وزد. نام بادی که در فلاحیه از
طرف دریا می وزد و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ جی ی ] (ص نسبی) منسوب
است به شرجة که موضعی است در مکه یا
نواحی آن. (از انساب سمعانی).
است به شرجة که موضعی است در مکه یا
نواحی آن. (از انساب سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) احمد شهاب الدین یا
زین الدین ابوالعباس شرجی زبیدی یمنی
حنفی. تحصیلات خود را در مکهٔ مکرمه به
پایان رسانید و دارای تألیفاتی است از جمله:
التجرید الصریح. طبقات الخواص. الفوائد و
الصلة و العوائد. در ۸۱۲ م. ...
زین الدین ابوالعباس شرجی زبیدی یمنی
حنفی. تحصیلات خود را در مکهٔ مکرمه به
پایان رسانید و دارای تألیفاتی است از جمله:
التجرید الصریح. طبقات الخواص. الفوائد و
الصلة و العوائد. در ۸۱۲ م. ...