Şâhinşâhî - شاهنشاهی
The entry is a dictionary list for the word Şâhinşâhî - شاهنشاهی
شاهنشاهی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ ] (ص نسبی) منسوب به
شاهنشاه.
- اریکهٔ شاهنشاهی؛ تخت سلطنت.
رجوع به شاهنشاه شود.
شاهنشاه.
- اریکهٔ شاهنشاهی؛ تخت سلطنت.
رجوع به شاهنشاه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ ] (حامص مرکب) شاهنشاه
بودن. شاه شاهان بودن. || فرمانروایی.
(فرهنگ فارسی معین). شهریاری. (ناظم
الاطباء). سلطنت. پادشاهی :
به یک گردش به شاهنشاهی آرد
دهد دیهیم و تخت و گوشوارا.رودکی.
پس از آن باد ...
بودن. شاه شاهان بودن. || فرمانروایی.
(فرهنگ فارسی معین). شهریاری. (ناظم
الاطباء). سلطنت. پادشاهی :
به یک گردش به شاهنشاهی آرد
دهد دیهیم و تخت و گوشوارا.رودکی.
پس از آن باد ...
Next Words