senetli - سندلی
The entry is a dictionary list for the word senetli - سندلی
سندلی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ دَ ] (اِ) کرسی را گویند که کفش
و پای افزار بر بالای آن گذارند. (برهان)
(آنندراج):
لوح سجاده و مسواک قلم میزر عرش
سندلی کرسی و فرشست فراش از آثار.
نظام قاری (دیوان البسه ص ۱۱).
متکا در گله ...
و پای افزار بر بالای آن گذارند. (برهان)
(آنندراج):
لوح سجاده و مسواک قلم میزر عرش
سندلی کرسی و فرشست فراش از آثار.
نظام قاری (دیوان البسه ص ۱۱).
متکا در گله ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ دَ ] (اِخ) سندل. شهری به
هند:
بمردی جهان را گرفته بدست
ورا سندلی بود جای نشست.فردوسی.
همی خواست فرزانهٔ گو که گو
بود شاه و در سندلی پیشرو.فردوسی.
هند:
بمردی جهان را گرفته بدست
ورا سندلی بود جای نشست.فردوسی.
همی خواست فرزانهٔ گو که گو
بود شاه و در سندلی پیشرو.فردوسی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) تیره ای از طایفهٔ کیومرسی
ایل چهارلنگ بختیاری. (جغرافیای سیاسی
کیهان ص ۷۶).
ایل چهارلنگ بختیاری. (جغرافیای سیاسی
کیهان ص ۷۶).
senetli - سندلی other entries
Next Words