serari - سراری
The entry is a dictionary list for the word serari - سراری
سراری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (ع اِ) جِ سُرّیّة، بمعنی
کنیز: جمعی از جواری و سراری پدرش
در آن قلعه بودند. (ترجمهٔ تاریخ یمینی).
کنیزکی از جملهٔ سراری با خویشتن برده.
(ترجمهٔ تاریخ یمینی). چنگیزخان را از
خواتین و سراری فرزندان ذکوراً ...
کنیز: جمعی از جواری و سراری پدرش
در آن قلعه بودند. (ترجمهٔ تاریخ یمینی).
کنیزکی از جملهٔ سراری با خویشتن برده.
(ترجمهٔ تاریخ یمینی). چنگیزخان را از
خواتین و سراری فرزندان ذکوراً ...