Rahşân - رخشان
The entry is a dictionary list for the word Rahşân - رخشان
رخشان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (نف) رَخْشان. رخشا. (لغت
محلی شوشتر نسخهٔ خطی کتابخانهٔ مؤلف) (از
برهان). صفت فاعلی است از رخشیدن با
معنی مبالغه در مفهوم فروزان. (از شعوری
ج ۲ ص ۱۲). تابان. روشن. (از برهان)
(رشیدی) (کشف اللغات) (لغت محلی
شوشتر) ...
محلی شوشتر نسخهٔ خطی کتابخانهٔ مؤلف) (از
برهان). صفت فاعلی است از رخشیدن با
معنی مبالغه در مفهوم فروزان. (از شعوری
ج ۲ ص ۱۲). تابان. روشن. (از برهان)
(رشیدی) (کشف اللغات) (لغت محلی
شوشتر) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (نف) رُخْشان. صفت فاعلی
حالی از رخشیدن. تابان و روشن و درخشان.
(ناظم الاطباء). صفت مشبهه از رخشیدن.
(فرهنگ نظام):
نشسته بر او شهریاری چو ماه
ز یاقوت رخشان به سر بر کلاه.فردوسی.
بدو گفت شاپور شاه اورمزد
که رخشان ...
حالی از رخشیدن. تابان و روشن و درخشان.
(ناظم الاطباء). صفت مشبهه از رخشیدن.
(فرهنگ نظام):
نشسته بر او شهریاری چو ماه
ز یاقوت رخشان به سر بر کلاه.فردوسی.
بدو گفت شاپور شاه اورمزد
که رخشان ...