İrbid - اربد
The entry is a dictionary list for the word İrbid - اربد
اربد Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
اربَدَّ من يربدّ، اربدِدْ/ اربَدَّ، اربِدادًا، فهو مُربَدّ، والمفعول مُرْبَدٌّ منه
• اربدَّ وجهُه من الغَضَب: ارْبادَّ؛ تغيَّر لونُه "اربدَّتِ السماءُ: امتلأت بالغيوم".
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (ع اِ) نام ماری است خبیث. (از
منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || شیر
بیشه. (منتهی الارب). اسد. (اقرب الموارد).
|| (ص) ظلیم أربد؛ شترمرغ خاکسترگون.
(منتهی الارب) (آنندراج).
منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || شیر
بیشه. (منتهی الارب). اسد. (اقرب الموارد).
|| (ص) ظلیم أربد؛ شترمرغ خاکسترگون.
(منتهی الارب) (آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ بَ ] (اِخ) قریه ای است در اردن
نزدیک طبریه در سمت راست راه مصر. در
آنجاست قبر مادر موسی بن عمران، و چهار
قبر دیگر که حدس میزنند از آن اولاد یعقوب
باشد. (از مراصد).
نزدیک طبریه در سمت راست راه مصر. در
آنجاست قبر مادر موسی بن عمران، و چهار
قبر دیگر که حدس میزنند از آن اولاد یعقوب
باشد. (از مراصد).