Dûrâdûr - دورادور
The entry is a dictionary list for the word Dûrâdûr - دورادور
دورادور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ / دُو دَ / دُو ] (اِ مرکب، ق مرکب) گرداگرد و پیرامون. (ناظم الاطباء). پیرمن. اطراف. (یادداشت مؤلف):
ز گردکهای دورادور بسته
مه و خورشید چشم از نور بسته.نظامی.
رجوع به دور شود.
ز گردکهای دورادور بسته
مه و خورشید چشم از نور بسته.نظامی.
رجوع به دور شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ مرکب، ق مرکب) با فاصلهٔ بسیار. از دور. (ناظم الاطباء). از ساحت دور. از بسیار دور. (یادداشت مؤلف): بعد از این دورادور دستبردی کرده و جمع می باشیم و نمی پراکنیم تا
ضجر شود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص ...
ضجر شود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص ...
Dûrâdûr - دورادور other entries
Next Words