derpi - درپی
The entry is a dictionary list for the word derpi - درپی
درپی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ ] (اِ) درپه. درپین. دربه. دربی.
پینه و پیوندی که بر جامه دوزند. (برهان).
اگرچه اصل آن درپی بوده، به فتح بای
پارسی، اکنون به کسر، با اعمی و موسی قافیه
کنند. (انجمن آرا) (آنندراج). رقعه. (از
منتهی الارب ). ...
پینه و پیوندی که بر جامه دوزند. (برهان).
اگرچه اصل آن درپی بوده، به فتح بای
پارسی، اکنون به کسر، با اعمی و موسی قافیه
کنند. (انجمن آرا) (آنندراج). رقعه. (از
منتهی الارب ). ...