dadi - دادی
The entry is a dictionary list for the word dadi - دادی
دادی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) دهی از بخش شیب آب
شهرستان زابل. واقع در بیست و یک
هزارگزی شمال باختری سکوهه و هشت
هزارگزی شوسهٔ زاهدان به زابل. جلگه
گرمسیر دارای ۳۵۰۰ تن سکنه است. آب آن
از رودخانه هیرمند. محصول آنجا غلات ...
شهرستان زابل. واقع در بیست و یک
هزارگزی شمال باختری سکوهه و هشت
هزارگزی شوسهٔ زاهدان به زابل. جلگه
گرمسیر دارای ۳۵۰۰ تن سکنه است. آب آن
از رودخانه هیرمند. محصول آنجا غلات ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) طیفی . انثیلی. دانه ای است مانند
صونک و ازو درازتر. (نزهةالقلوب) نام دانه و
حبی است بسیار تلخ به اندام جو، لیکن از جو
باریکتر و درازتر و آن را جو جادو نیز گویند.
بواسیر را بغایت نافع است. (برهان). بیرونی ...
صونک و ازو درازتر. (نزهةالقلوب) نام دانه و
حبی است بسیار تلخ به اندام جو، لیکن از جو
باریکتر و درازتر و آن را جو جادو نیز گویند.
بواسیر را بغایت نافع است. (برهان). بیرونی ...
dadi - دادی other entries
Next Words