Edai - ادائی
The entry is a dictionary list for the word Edai - ادائی
ادائی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ص نسبی) که ناز بسیار کند. که
بیشتر کراهت و خشم به تَصنّع آرد.
بیشتر کراهت و خشم به تَصنّع آرد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) امیرمؤمن. شاعری از مردم
یزد و او بهندوستان شد و بشهر سورت توطن
گزید و بعبادت مشغول شد و هم بدانجا
درگذشت و از اشعار اوست:
بشوق نامه نویسم ز رشک پاره کنم
دلی که ...
یزد و او بهندوستان شد و بشهر سورت توطن
گزید و بعبادت مشغول شد و هم بدانجا
درگذشت و از اشعار اوست:
بشوق نامه نویسم ز رشک پاره کنم
دلی که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) قزازبکر چلبی. از شعرای
عثمانی بمائهٔ دهم هجری. متوفی پس از سال
۹۵۰ هـ . ق. وی شغل نساجی میورزیده است.
از اوست:
حبس تندن ایلدی آزاد ای یوسف جمال
روح پاک اهل عشقی حسن ...
عثمانی بمائهٔ دهم هجری. متوفی پس از سال
۹۵۰ هـ . ق. وی شغل نساجی میورزیده است.
از اوست:
حبس تندن ایلدی آزاد ای یوسف جمال
روح پاک اهل عشقی حسن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) (مولانا...). از متأخرین
شعرای سمرقند است. وی بهندوستان رفت و
در ۱۰۰۴ هـ . ق. بدانجا درگذشت. او راست:
یاد وصال او دل ما شاد میکند
عمر گذشته را همه کس یاد میکند.
(قاموس الاعلام).
شعرای سمرقند است. وی بهندوستان رفت و
در ۱۰۰۴ هـ . ق. بدانجا درگذشت. او راست:
یاد وصال او دل ما شاد میکند
عمر گذشته را همه کس یاد میکند.
(قاموس الاعلام).