خودبین
The entry is a dictionary list for the word خودبین
خودبین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خوَدْ / خُدْ ] (نف مرکب) بینندهٔ
خود. باعُجب. خودپرست. خودخواه.
(یادداشت مؤلف). مغرور. متکبر. (ناظم
الاطباء):
مشو خودبین که آن باشد هلاکت
وز آن تیره بماند جان پاکت.ناصرخسرو.
نمی بینی که ابلیس است خودبین
پدید آمد سزایش طرد و ...
خود. باعُجب. خودپرست. خودخواه.
(یادداشت مؤلف). مغرور. متکبر. (ناظم
الاطباء):
مشو خودبین که آن باشد هلاکت
وز آن تیره بماند جان پاکت.ناصرخسرو.
نمی بینی که ابلیس است خودبین
پدید آمد سزایش طرد و ...