hamri - خمری
The entry is a dictionary list for the word hamri - خمری
خمری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ] (ص نسبی) منسوب به خمر:
لون خمری؛ سیاهی که بسرخی زند. (از اقرب
الموارد):
نوروز درآمد ای منوچهری
با لالهٔ سرخ و با گل خمری.
منوچهری (از شمس قیس رازی).
لون خمری؛ سیاهی که بسرخی زند. (از اقرب
الموارد):
نوروز درآمد ای منوچهری
با لالهٔ سرخ و با گل خمری.
منوچهری (از شمس قیس رازی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ ] (ص نسبی) منسوب
است به خمر که عبارت باشد از مقنعه. (از
انساب سمعانی).
است به خمر که عبارت باشد از مقنعه. (از
انساب سمعانی).