harraka - حراقه
The entry is a dictionary list for the word harraka - حراقه
حراقه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حُ قَ ] (ع اِ) زرگری. (دُزی).
|| سوختهٔ چقماق. || آنچه باقی مانده
باشد از جامهٔ سوخته. (منتهی الارب).
|| شعله. (غیاث). || آنچه در هنگام ...
|| سوختهٔ چقماق. || آنچه باقی مانده
باشد از جامهٔ سوخته. (منتهی الارب).
|| شعله. (غیاث). || آنچه در هنگام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را قَ ] (ع اِ) جای سیاه
زغال گران و گچ گران. || نوعی از کشتی ها
که به وی نفت اندازی کنند بسوی دشمن. ج،
حَرّاقات. (منتهی الارب). نوعی از کشتی که
بدان ...
زغال گران و گچ گران. || نوعی از کشتی ها
که به وی نفت اندازی کنند بسوی دشمن. ج،
حَرّاقات. (منتهی الارب). نوعی از کشتی که
بدان ...