Cerrâhî - جراحی
The entry is a dictionary list for the word Cerrâhî - جراحی
جراحی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ رْ را ] (حامص)
دستکاری.
(ذخیرهٔ خوارزمشاهی). اعمال حدید عمل.
عمل حدیدی پیوندی. (فرهنگ رازی). و
رجوع به جراحة شود. جراحی از ابتدا تا
کنون: به احتمال اقرب به یقین جراحی قبل از
پزشکی به وجود آمده و بحث آن به ازمنهٔ
بسیار ...
دستکاری.
(ذخیرهٔ خوارزمشاهی). اعمال حدید عمل.
عمل حدیدی پیوندی. (فرهنگ رازی). و
رجوع به جراحة شود. جراحی از ابتدا تا
کنون: به احتمال اقرب به یقین جراحی قبل از
پزشکی به وجود آمده و بحث آن به ازمنهٔ
بسیار ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ رْ را ] (ص نسبی) این کلمه
منسوب است به جراح که نام بعض اجداد
منتسبٌ الیه است. (از لباب الانساب).
منسوب است به جراح که نام بعض اجداد
منتسبٌ الیه است. (از لباب الانساب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ رْ را ] (اِخ) قومی اند از
بنی شیبان که بهرات فرودآمدند. (تجارب
السلف ص ۲۶۱).
بنی شیبان که بهرات فرودآمدند. (تجارب
السلف ص ۲۶۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ رْ را ] (اِخ) دهی از دهستان
فیض آباد بخش فیض آباد محولات شهرستان
تربت حیدریه است. این ده در
هیجده هزارگزی جنوب باختری فیض آباد
واقع شده و محلی جلگه و گرمسیر است و ۵۱
تن سکنه دارد. آب ...
فیض آباد بخش فیض آباد محولات شهرستان
تربت حیدریه است. این ده در
هیجده هزارگزی جنوب باختری فیض آباد
واقع شده و محلی جلگه و گرمسیر است و ۵۱
تن سکنه دارد. آب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ رْ را ] (اِخ) نام رودخانه ای
است که از فلاحیه میگذرد و بخلیج فارس
میریزد. مؤلف جغرافیای غرب ایران آرد:
آخرین رود قابل ملاحظهٔ این ناحیه را باید
...
است که از فلاحیه میگذرد و بخلیج فارس
میریزد. مؤلف جغرافیای غرب ایران آرد:
آخرین رود قابل ملاحظهٔ این ناحیه را باید
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ رْ را ] (اِخ) نام یکی از بلوک
توابع فلاحیه است. مؤلف مرآت البلدان آرد:
از بلوک توابع فلاحیه و مشتمل بر چند قریهٔ
کوچک است. زبان رعایای آنجا بواسطهٔ
مجاورت با رامهرمز و بهبهان میانهٔ عربی و
لری است. قرای ...
توابع فلاحیه است. مؤلف مرآت البلدان آرد:
از بلوک توابع فلاحیه و مشتمل بر چند قریهٔ
کوچک است. زبان رعایای آنجا بواسطهٔ
مجاورت با رامهرمز و بهبهان میانهٔ عربی و
لری است. قرای ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ رْ را ] (اِخ) عبدالجباربن
محمدبن عبداللََّه بن محمدبن ابی الجراح
مروزی، مکنی به ابومحمد. راویی صالح و ثقه
بود. وی کتاب ابوعیسی ترمذی را از
ابوالعباس محبوبی روایت کرده و جماعتی
بسیار که آخرین آنان ابوسعید محمدبن ...
محمدبن عبداللََّه بن محمدبن ابی الجراح
مروزی، مکنی به ابومحمد. راویی صالح و ثقه
بود. وی کتاب ابوعیسی ترمذی را از
ابوالعباس محبوبی روایت کرده و جماعتی
بسیار که آخرین آنان ابوسعید محمدبن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ رْ را ] (اِخ) محمدبن
عبدالجبار، مکنی به ابوبکر. از روات ثقه و
صدوق بود. او از پدر خویش استماع حدیث
کرد و ابوالحسن محمدبن محمد کراعی از وی
روایت کند. وی بسال چهارصدو بیست و
اندی درگذشت. (از ...
عبدالجبار، مکنی به ابوبکر. از روات ثقه و
صدوق بود. او از پدر خویش استماع حدیث
کرد و ابوالحسن محمدبن محمد کراعی از وی
روایت کند. وی بسال چهارصدو بیست و
اندی درگذشت. (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(جَ رّ) [ ع - فا. ] (حامص .) (اِ.) رشته ای از علم پزشکی که با قطع و برداشتن یا
ترمیم اعضای ناسالم و معیوب به منظور بهبود حال بیمار سر و کار دارد.
ترمیم اعضای ناسالم و معیوب به منظور بهبود حال بیمار سر و کار دارد.