bağdadi - بغدادی
The entry is a dictionary list for the word bağdadi - بغدادی
بغدادی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (ص نسبی) منسوب به بغداد.
(ناظم الاطباء). اهل بغداد. از مردم بغداد. ج،
بغادِدَه. (ناظم الاطباء):
هزار و صد و شست استاد بود
که کردار آن تختشان یاد بود.
ابا هریکی مرد شاگرد، سی
ز رومی و بغدادی و ...
(ناظم الاطباء). اهل بغداد. از مردم بغداد. ج،
بغادِدَه. (ناظم الاطباء):
هزار و صد و شست استاد بود
که کردار آن تختشان یاد بود.
ابا هریکی مرد شاگرد، سی
ز رومی و بغدادی و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِ) (خط...) شیوهٔ نوشتن بود
که در قرن سوم در بغداد بظهور آمد مقابل خط
کوفی. و علی بن مقلهٔ وزیر و پس از وی
علی بن هلال کاتب معروف به ابن البواب در
تکمیل آن کوشیدند. رجوع به ...
که در قرن سوم در بغداد بظهور آمد مقابل خط
کوفی. و علی بن مقلهٔ وزیر و پس از وی
علی بن هلال کاتب معروف به ابن البواب در
تکمیل آن کوشیدند. رجوع به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) ابوبکر احمدبن علی بن
ثابت بغدادی. رجوع بهمین نام و خطیب
احمدبن علی بغدادی و اعلام زرکلی ج ۱
ص ۱۴۹ شود.
ثابت بغدادی. رجوع بهمین نام و خطیب
احمدبن علی بغدادی و اعلام زرکلی ج ۱
ص ۱۴۹ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) ابوحمزه بزاز بغدادی.
رجوع به ابوحمزهٔ بزاز و تاریخ گزیده شود.
رجوع به ابوحمزهٔ بزاز و تاریخ گزیده شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) داودبن سلیمان
(الشیخ). رجوع به خالدی النقشبندی و معجم
المطبوعات و ریحانة الادب و اللباب شود.
(الشیخ). رجوع به خالدی النقشبندی و معجم
المطبوعات و ریحانة الادب و اللباب شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) رویم ابومحمدبن احمد
بغدادی. رجوع به ابومحمد رویم بن احمدبن
زیدبن رویم بغدادی شود.
بغدادی. رجوع به ابومحمد رویم بن احمدبن
زیدبن رویم بغدادی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) صفی الدین بغدادی
حنفی. او راست : قواعد الاصول فی
فرایض المذاهب الاربعة. رجوع به معجم
المطبوعات شود.
حنفی. او راست : قواعد الاصول فی
فرایض المذاهب الاربعة. رجوع به معجم
المطبوعات شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) عبدالقادربن عمر یا
عبدالقاهربن طاهر. رجوع به ابومنصور
بغدادی و ریحانة الادب و اعلام زرکلی ج ۱
ص ۱۴۹ و عبدالقادربن عمر شود.
عبدالقاهربن طاهر. رجوع به ابومنصور
بغدادی و ریحانة الادب و اعلام زرکلی ج ۱
ص ۱۴۹ و عبدالقادربن عمر شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) عبداللطیف. رجوع به
عبداللطیف بن یوسف بن محمدبن علی بغدادی
و معجم المطبوعات شود.
عبداللطیف بن یوسف بن محمدبن علی بغدادی
و معجم المطبوعات شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) علی بن الخبر خازن،
ابوطالب. مؤلف عیون التواریخ بنقل تاریخ
گزیده چ عکسی بریل ۱۹۱۰ هـ . ق. رجوع به
همین متن ص ۸ و ۱۰ شود.
ابوطالب. مؤلف عیون التواریخ بنقل تاریخ
گزیده چ عکسی بریل ۱۹۱۰ هـ . ق. رجوع به
همین متن ص ۸ و ۱۰ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) علی بن حسن طالب
بغدادی. مؤلف تاریخ معاصر خلیفهٔ آخر
بنی عباسی بود. (از تاریخ گزیده چ عکسی
بریل ص ۸۰۷).
بغدادی. مؤلف تاریخ معاصر خلیفهٔ آخر
بنی عباسی بود. (از تاریخ گزیده چ عکسی
بریل ص ۸۰۷).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) (۴۳۲ -۵۱۵ هـ . ق./
۱۰۴۰ - ۱۱۲۱ م.). علی بن محمدبن عقیل
جنبلی بغدادی. رجوع به علی بن محمدبن... و
اعلام زرکلی و تاریخ گزیده شود.
۱۰۴۰ - ۱۱۲۱ م.). علی بن محمدبن عقیل
جنبلی بغدادی. رجوع به علی بن محمدبن... و
اعلام زرکلی و تاریخ گزیده شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) مجدالدین. این قطعه از
اوست :
یک موی ترا هزار صاحب هوس است
تا خود بتو زین جمله کرا دست رس است
آن کس که بیافت دولتی یافت عظیم
وانکس که نیافت درد نایافت بس است.
(از ...
اوست :
یک موی ترا هزار صاحب هوس است
تا خود بتو زین جمله کرا دست رس است
آن کس که بیافت دولتی یافت عظیم
وانکس که نیافت درد نایافت بس است.
(از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) شیخ محمدبن سلیمان.
او راست : الحدیقة الندیة فی آداب طریقة
النقشبندیه. (از معجم المطبوعات).
او راست : الحدیقة الندیة فی آداب طریقة
النقشبندیه. (از معجم المطبوعات).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) دهی از دهستان
احمدی بخش سعادت آباد شهرستان
بندرعباس. آب آن از قنات. محصول آنجا
خرما. شغل اهالی آن زراعت است. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۸).
احمدی بخش سعادت آباد شهرستان
بندرعباس. آب آن از قنات. محصول آنجا
خرما. شغل اهالی آن زراعت است. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) دهی از دهستان
مشک آباد بخش فرمهین شهرستان اراک.
سکنه ۳۲۴ تن. آب از چشمه سار و قنات.
محصول آنجا انگور، میوه. شغل اهالی آن
زراعت و قالی بافی است. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۲).
مشک آباد بخش فرمهین شهرستان اراک.
سکنه ۳۲۴ تن. آب از چشمه سار و قنات.
محصول آنجا انگور، میوه. شغل اهالی آن
زراعت و قالی بافی است. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۲).