infizac - انفضاج
The entry is a dictionary list for the word infizac - انفضاج
انفضاج Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ فِ ] (ع مص) خوی کردن بن
موی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
(آنندراج). تفضج. (از اقرب الموارد). عرق
کردن بن موی بحدی که روان نشود.
(یادداشت مؤلف). یقال انفضج عرقاً؛ اذا
عرقت اصول شعره و لم یسل. (منتهی الارب)
(ناظم ...
موی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
(آنندراج). تفضج. (از اقرب الموارد). عرق
کردن بن موی بحدی که روان نشود.
(یادداشت مؤلف). یقال انفضج عرقاً؛ اذا
عرقت اصول شعره و لم یسل. (منتهی الارب)
(ناظم ...