vareste - وارسته
The entry is a dictionary list for the word vareste - وارسته
وارسته Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ تَ / تِ ] (ن مف مرکب)
رهایی یافته. رسته. (ناظم الاطباء). آزاد.
(غیاث) (آنندراج). آزاد شده. (ناظم الاطباء).
آزاده. عاتق. طلق. || فارغ البال. (غیاث)
(آنندراج) (ناظم الاطباء). || مجازاً آنکه
علائق دنیوی را ...
رهایی یافته. رسته. (ناظم الاطباء). آزاد.
(غیاث) (آنندراج). آزاد شده. (ناظم الاطباء).
آزاده. عاتق. طلق. || فارغ البال. (غیاث)
(آنندراج) (ناظم الاطباء). || مجازاً آنکه
علائق دنیوی را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ تَ ] (اِخ) صاحب تذکرهٔ صبح
گلشن دربارهٔ وی چنین آرد: نواب حفیظ
خان دهلوی به معاضدت نواب عبدالصمد
خان، بازویش قوی بود.
دلم قربان زخم ناوک او
که صیاد من آن ابرو کمان است.
(تذکرهٔ صبح گلشن چ هند ص ۵۸۰).
گلشن دربارهٔ وی چنین آرد: نواب حفیظ
خان دهلوی به معاضدت نواب عبدالصمد
خان، بازویش قوی بود.
دلم قربان زخم ناوک او
که صیاد من آن ابرو کمان است.
(تذکرهٔ صبح گلشن چ هند ص ۵۸۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ تَ ] (اِخ) (ملا...) صاحب تذکرهٔ
نصرآبادی آرد: اصلش از ایل چگنی است.
امام قلی بیک نام داشت خیالش از نظم
غرابت داشت مدتها در هند بود. سفر بسیار
کرده و شعر بسیار گفته و سوانح سفر خویش
را نوشته ...
نصرآبادی آرد: اصلش از ایل چگنی است.
امام قلی بیک نام داشت خیالش از نظم
غرابت داشت مدتها در هند بود. سفر بسیار
کرده و شعر بسیار گفته و سوانح سفر خویش
را نوشته ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ تَ ] (اِخ) شیخ قاسم نام داشت.
صاحب تذکرهٔ صبح گلشن دربارهٔ وی چنین
آرد: در گل زمین سخن تخم ریاحین نکات
میکاشت از خاک هندوستان سرکشیده و
عمرش در فرخ آباد به وارستگی بسر گردیده
است. او راست:
کی ...
صاحب تذکرهٔ صبح گلشن دربارهٔ وی چنین
آرد: در گل زمین سخن تخم ریاحین نکات
میکاشت از خاک هندوستان سرکشیده و
عمرش در فرخ آباد به وارستگی بسر گردیده
است. او راست:
کی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ تَ ] (اِخ) وارستهٔ لاهوری
سیالکوتی نامش تل است و برای تحقیق
اصطلاحات فارسی به سرزمین ایران قدم
گذاشت و سی سال در آنجا بود و کتاب
مصطلحات الشعرا و صفحات کائنات را به
کمال تنقیح ...
سیالکوتی نامش تل است و برای تحقیق
اصطلاحات فارسی به سرزمین ایران قدم
گذاشت و سی سال در آنجا بود و کتاب
مصطلحات الشعرا و صفحات کائنات را به
کمال تنقیح ...
vareste - وارسته other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.