nigün - نگون
The entry is a dictionary list for the word nigün - نگون
نگون Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نِ ] (ص، ق) نگونسار. (لغت فرس
اسدی) (انجمن آرا) (آنندراج). آویخته.
سرازیر. (انجمن آرا) (آنندراج). سرنگون.
(ناظم الاطباء). سرته. آونگان. به پای آویخته.
(یادداشت مؤلف):
آب گلفهشنگ گشته از فسردن ای شگفت
همچنان چون شوشهٔ سیمین نگون آویخته.
فرالاوی.
یکی را ...
اسدی) (انجمن آرا) (آنندراج). آویخته.
سرازیر. (انجمن آرا) (آنندراج). سرنگون.
(ناظم الاطباء). سرته. آونگان. به پای آویخته.
(یادداشت مؤلف):
آب گلفهشنگ گشته از فسردن ای شگفت
همچنان چون شوشهٔ سیمین نگون آویخته.
فرالاوی.
یکی را ...