na - نا
The entry is a dictionary list for the word na - نا
نا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(پیشوند) حرف نفی است بر مشتقات و
صفات که کنایه از اسم فاعل و اسم مفعول
است داخل میگردد. (غیاث). بر کلمه درآید
که محمول باشد بر منفی بطریق مواطات
چنانکه دردمند و هوشیار که نادردمند و
ناهوشیار خوانند. (آنندراج). از ادات ...
صفات که کنایه از اسم فاعل و اسم مفعول
است داخل میگردد. (غیاث). بر کلمه درآید
که محمول باشد بر منفی بطریق مواطات
چنانکه دردمند و هوشیار که نادردمند و
ناهوشیار خوانند. (آنندراج). از ادات ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(پیشوند) صورت دیگری از نَ و نه در
کلمات: ناآمدن. ناخوردن. ناشنیدن. نابحق.
نابکار. نابجا. و کلماتی همچون ناشده.
نافرستاده. ناداده. نادیده. ناکرده. نابسوده.
ناگفته. نایافته. ناکرد. نافشانده :
نادیده هیچ مشک و همه ساله مشکبوی
ناکرده هیچ لعل و همه ساله لعل فام.کسائی.
همی ...
کلمات: ناآمدن. ناخوردن. ناشنیدن. نابحق.
نابکار. نابجا. و کلماتی همچون ناشده.
نافرستاده. ناداده. نادیده. ناکرده. نابسوده.
ناگفته. نایافته. ناکرد. نافشانده :
نادیده هیچ مشک و همه ساله مشکبوی
ناکرده هیچ لعل و همه ساله لعل فام.کسائی.
همی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع ضمیر) ضمیر است برای متکلم مع الغیر
(اول شخص جمع) و مشترک است در رفع و
نصب و جر: {/Bرَبَّنََا إِنَّنََا سَمِعْنََا.
۱-۳۳:۱۹۳/}(قرآن ۳/۱۹۳) (المنجد).
به هرچ از اولیا گویند صدقنی و وفقنی
به هرچ از انبیا گویند آمنا ...
(اول شخص جمع) و مشترک است در رفع و
نصب و جر: {/Bرَبَّنََا إِنَّنََا سَمِعْنََا.
۱-۳۳:۱۹۳/}(قرآن ۳/۱۹۳) (المنجد).
به هرچ از اولیا گویند صدقنی و وفقنی
به هرچ از انبیا گویند آمنا ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) مخفف «ناو» است در ناخدا. رجوع به
ناخدا شود. || و به معنی نای و نی هم آمده.
(برهان). نی را گویند و آن را نای نیز خوانند.
(از جهانگیری و شعوری):
نئی چنگی که ناساز تمامی ...
ناخدا شود. || و به معنی نای و نی هم آمده.
(برهان). نی را گویند و آن را نای نیز خوانند.
(از جهانگیری و شعوری):
نئی چنگی که ناساز تمامی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ.) (عا.) = ناه :بویِ نم ، بویی که از اجناس نم گرفته به مشام می رسد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(پش .) 1 - بر سر اسم درآید و آن را منفی سازد. (به معنی بی ): نا امن ، ناچیز. 2-
غالباً بر سر صفت در آید: نادرست .
غالباً بر سر صفت در آید: نادرست .
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
atmosfera; buzia; czoło; indeks; katalog; lico; lotniczy; melodia; mina; naprzeciw; nastrój; oblicze; ocena; oglądać; opinia; perspektywa; pieśń; pogląd; pokrycie; powierzchnia; powietrze; przegląd; przeglądać; przewietrzać; przewietrzyć; przód; skorowidz; suszyć; ściana; tarcza; twarz; widok; widzenie; wietrzyć; wizja; wskaźnik; wygląd; zamiar
na - نا other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.