münfecir - منفجر
The entry is a dictionary list for the word münfecir - منفجر
منفجر Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
patlayıcı
Arapça - Türkçe sözlük
مُنْفَجِر
patlayıcı
Anlamı: patlama özelliği olan
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ فَ جِ ] (ع ص) گشوده شده و
چشمهٔ برآمده. (ناظم الاطباء). شکافته.
- منفجر شدن؛ ترکیدن.
- منفجر شدن چشمه؛ بردمیدن آب از
چشمه. (یادداشت مرحوم دهخدا): ینابیع
حکمت از ...
چشمهٔ برآمده. (ناظم الاطباء). شکافته.
- منفجر شدن؛ ترکیدن.
- منفجر شدن چشمه؛ بردمیدن آب از
چشمه. (یادداشت مرحوم دهخدا): ینابیع
حکمت از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ فَ جَ ] (ع اِ) جای روان شدن آب.
آن جای که سیل جاری گردد. (از اقرب
الموارد). || منفجرالرمل؛ راه ریگ. (منتهی
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). راهی که در
رمل باشد و گویند. سرنا ...
آن جای که سیل جاری گردد. (از اقرب
الموارد). || منفجرالرمل؛ راه ریگ. (منتهی
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). راهی که در
رمل باشد و گویند. سرنا ...
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُنْفَجِر
explosive, volcanic, volatile; exploding, going off, blowing up, detonating, bursting; exploded, blown up, detonated, bursted; ruptured; breaking out, flaring up, erupting; gushing out, gushing forth, bursting out, bursting forth, spouting forth, spurting, shooting out, pouring forth, pouring out, jetting, welling out, streaming, flowing, flowing out