müstebad - مستبعد
The entry is a dictionary list for the word müstebad - مستبعد
مستبعد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ عِ ] (ع ص) نعت فاعلی از
استبعاد. || دوری جوینده. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد). دوری خواهنده. (غیاث)
(آنندراج). || بعید و دور شمرنده. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد). رجوع به استبعاد
شود.
استبعاد. || دوری جوینده. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد). دوری خواهنده. (غیاث)
(آنندراج). || بعید و دور شمرنده. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد). رجوع به استبعاد
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ عَ ] (ع ص) نعت مفعولی از
استبعاد. || بعید و دور شمرده. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد). دورانگاشته. دور.
بعید. دشوار. (غیاث). رجوع به استبعاد شود.
- مستبعد است؛ دور است ...
استبعاد. || بعید و دور شمرده. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد). دورانگاشته. دور.
بعید. دشوار. (غیاث). رجوع به استبعاد شود.
- مستبعد است؛ دور است ...
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُسْتَبْعَد
unlikely, improbable, farfetched; excluded, ruled out; disqualified, eliminated, dropped; set aside, put aside, removed, taken away
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
مُسْتَبْعَدٌ
невероятный; . . . من المستبعد ان невероятно, что(бы) . . .