müdgam - مدغم
The entry is a dictionary list for the word müdgam - مدغم
مدغم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَغْ غِ ] (ع ص) آنکه حرفی را در
حرف دیگر می آورد. (ناظم الاطباء).
حرف دیگر می آورد. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ غَ ] (ع ص) پیوسته. درهم
درج کرده. پوشیده. (غیاث اللغات). در
دیگری فروشده. (یادداشت مؤلف). مضمر.
مندرج. ادغام شده. نعت مفعولی است از
ادغام. رجوع به ادغام شود:
عدل او قولی است کاین گیتی بدو در مدغم است ...
درج کرده. پوشیده. (غیاث اللغات). در
دیگری فروشده. (یادداشت مؤلف). مضمر.
مندرج. ادغام شده. نعت مفعولی است از
ادغام. رجوع به ادغام شود:
عدل او قولی است کاین گیتی بدو در مدغم است ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ غِ ] (ع ص) ادغام کننده.
(ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ادغام.
رجوع به ادغام شود. || کسی که لقمه را بی
خاییدن فروبرد بترس اینکه دیگران در طعام
بر او سبقت گیرند. (آنندراج) ...
(ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ادغام.
رجوع به ادغام شود. || کسی که لقمه را بی
خاییدن فروبرد بترس اینکه دیگران در طعام
بر او سبقت گیرند. (آنندراج) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ غَ) [ ع . ] (اِمف .) ادغام شده ، حرفی که در حرف دیگر همجنس یا قریب المخرج
داخل شود و یک حرف مشدد تلفظ گردد. مثلاً دال در «مدت ».
داخل شود و یک حرف مشدد تلفظ گردد. مثلاً دال در «مدت ».