Muhtemir - مختمر
The entry is a dictionary list for the word Muhtemir - مختمر
مختمر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ مِ ] (ع ص) خمیرشونده.
(آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
تخمیرشده. (ناظم الاطباء). || خمیرکننده.
(آنندراج) (از منتهی الارب). || تخمیرشده.
(ناظم الاطباء). || می رسیده و جوش ...
(آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
تخمیرشده. (ناظم الاطباء). || خمیرکننده.
(آنندراج) (از منتهی الارب). || تخمیرشده.
(ناظم الاطباء). || می رسیده و جوش ...
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُخْتَمِر: مُتَخَمّر، مُخَمّر
fermented, fermenting; leavened, raised, rising (dough); brewed (beer, etc.); sweated, sweating (tobacco leaves, etc.)