grifte - گرفته
The entry is a dictionary list for the word grifte - گرفته
گرفته Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گِ رِ تَ / تِ ] (اِ) طعنه. (غیاث).
طعنه است که زدن نیزه و گفتن سخنان به
طریق سرزنش باشد. (برهان) (آنندراج). با
لفظ زدن مستعمل است. (آنندراج):
شبیخون برشکسته چند سازی
گرفته با گرفته چند بازی.نظامی.
شاه با او ...
طعنه است که زدن نیزه و گفتن سخنان به
طریق سرزنش باشد. (برهان) (آنندراج). با
لفظ زدن مستعمل است. (آنندراج):
شبیخون برشکسته چند سازی
گرفته با گرفته چند بازی.نظامی.
شاه با او ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گِ رِ تَ / تِ ] (ن مف) مجذوب.
مفتون. مبتلا. گرفتار:
روندگان مقیم از بلا بپرهیزند
گرفتگان ارادت بجور نگریزند.
سعدی (طیبات).
نه بخود میرود گرفتهٔ عشق
دیگری می برد بقلابش.سعدی (بدایع).
|| اسیر و گرفتار.
مفتون. مبتلا. گرفتار:
روندگان مقیم از بلا بپرهیزند
گرفتگان ارادت بجور نگریزند.
سعدی (طیبات).
نه بخود میرود گرفتهٔ عشق
دیگری می برد بقلابش.سعدی (بدایع).
|| اسیر و گرفتار.
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir
alğın(izah: alağın. alıq. qayğın. tədirgin. burğun. burnuğ. çaşğın. müztərib. aşüftə. na rahat. huzursuz.
ürəyim alıqda.)
ürəyim alıqda.)
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
ciężko; gęsty; gruby; matowy; mętny; mroczny; nudny; pochmurny; przytępiać; stępiać; szary; tępy; tłusty; zawiesisty