Germâ - گرما
The entry is a dictionary list for the word Germâ - گرما
گرما Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
ısı
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گَ ] (اِ) مقابل سرما. حرارت. حرّ: تَهم،
سختی گرما. حَمیم، گرمای سخت. دِف ء، دفأ،
سَهام؛ شدت گرما. صَیهَب، شدت گرما و روز
گرم. صَیهَد، شدت گرما. وَعک؛ سختی گرما.
(منتهی الارب): سپاه گرد آمده بود آنجا و
گرمائی گرم بود. ...
سختی گرما. حَمیم، گرمای سخت. دِف ء، دفأ،
سَهام؛ شدت گرما. صَیهَب، شدت گرما و روز
گرم. صَیهَد، شدت گرما. وَعک؛ سختی گرما.
(منتهی الارب): سپاه گرد آمده بود آنجا و
گرمائی گرم بود. ...
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
ciepło; gorąco; grzać; nagrzać; ogrzewać; ogrzewanie; palić; skwar; upał; zagrzewać; żar