fevaran - فوران
The entry is a dictionary list for the word fevaran - فوران
فوران Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
feveran
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ وَ ] (ع مص) جوشیدن دیگ و
چشمه و جز آن. || جوشیدن رگ و
برجستن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
|| دمیدن بوی مشک. (منتهی الارب).
رجوع به فوج، فوح و فوخ شود.
چشمه و جز آن. || جوشیدن رگ و
برجستن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
|| دمیدن بوی مشک. (منتهی الارب).
رجوع به فوج، فوح و فوخ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام شهر کنوج است که از
شهرهای هند باشد. (برهان). ظاهراً جمع فور
است که نام عمومی شاهان کنوج بوده، و
مؤلف برهان در اطلاق جمع آن بر شهر اشتباه
کرده است. رجوع به فور شود.
شهرهای هند باشد. (برهان). ظاهراً جمع فور
است که نام عمومی شاهان کنوج بوده، و
مؤلف برهان در اطلاق جمع آن بر شهر اشتباه
کرده است. رجوع به فور شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(فَ وَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) جوشیدن یا جهیدن آب از چشمه یا لوله . 2 - جهیدن رگ .
3 - (اِمص .) جوشش . 4 - جهش .
3 - (اِمص .) جوشش . 4 - جهش .
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
فَوَرانٌ
[fawa'raːn]
n m
غَلَيانٌ f ébullition
◊
فَوَرانُ الزَّيْتِ — ébullition de l'huile
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
فَوَرَان: غَلَيان، ثَوَران
ebullition, boiling (over); bubbling; effervescence; flare-up, outburst, flush, gust, surge; eruption; agitation, extreme excitement; upheaval
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
فَوَرَانٌ
кипение, бурление; الدم فوران образн. ярость
* * *
ааа=
кипение, бурление